واقعیت این است که درصد مالیاتستانی در کشور ما تکنرخی است؛ یعنی از تمام مشاغل، مالیات مستقیم با یک نرخ دریافت میشود. در این میان، بخش تولید بهواسطه اینکه از یکسو دفاتر مالی و محاسباتی دارد و شفافیت مالی آن بیشتر است و از سوی دیگر، با مشکلات خاصی روبهرو است، انتظار دارد درصد دریافت مالیات از این بخش کاهش یابد. بهعنوان نمونه، اگر درصد دریافت مالیات ۲۵ درصد است، انتظار داریم دولت با هدف حمایت از تولید، مالیات این بخش را ۲۰ درصد در نظر بگیرد. این اقدام باعث میشود، بخش تولید سودآورتر شده و فعالیت آن صرفه اقتصادی قابلتوجهتری داشته باشد.
روند دریافت مالیات از تولید در کشورهای دیگر بهصورت پلکانی است؛ یعنی هر فعال اقتصادی که درآمد بیشتری دارد به طبع مالیات بیشتری نیز پرداخت میکند. البته این رویکرد بهدلیل شرایط اقتصادی این کشورها و اینکه در این بخش قدرت بیشتری دارند و گرفتاریهای تولید ما را ندارند، قابلیت اجرایی دارد.در این میان، گلایه بخش صنعت در بحث دریافت مالیات مربوط به این است که سایر بخشها در مالیاتستانی چندان موردمحاسبه قرار نمیگیرند و دفاتر مالی شفافی ندارند. اگر نظام جامع مالیاتی برقرار شود و براساس آن تمام فعالان اقتصادی زیر چتر این نظام قرار بگیرند و بهنوعی عدالت مالیاتی حاکم شود، در این صورت میتوان گفت که واحدهای اقتصادی در شرایط مساوی مالیات میپردازند و در ادامه شاهد جلب رضایت بیشتر بین پرداختکنندگان مالیات خواهیم بود.
در لایحه بودجه ۱۴۰۳ درآمدهای مالیاتی حدود ۵۰ درصد افزایش داشته که واکنش نگرانکنندهای بخش تولید را در پی داشت، چون تولید یک بخش شناسنامهدار بوده و فعالیتهای اقتصادی این بخش شفاف و مشخص است، دفاتر و گزارشهای مالیاتی مشخصی دارد، و در زنجیره مالیات بر ارزشافزوده قرار گرفته است. بر همین مبنا تولیدکننده، مؤدی شناختهشدهای است که تمام درآمدهای او قابلرسیدگی و محاسبه مالیاتی هستند و سازمان امور مالیاتی با کمترین میزان دسترسی میتواند مالیات آنها را محاسبه و دریافت کند.
سازمان امور مالیاتی در بخشی که از سازکار مالیاتستانی پنهان مانده و بهنوعی بخش زیرزمینی و غیرشفاف اقتصاد بهشمار میرود، توان دریافت مالیات ندارد؛ ازاینرو در تحقق درآمدهای مالیاتی بخشی که شفافتر و دریافت مالیات از آن راحتتر است یعنی بخش تولید بیشتر مورد هدف قرار میگیرد. اینکه برای مالیاتستانی راحتتر، متولیان امر نخست سراغ تولید میآیند، برای تولیدکننده نگرانکننده است.
چنانچه دولت به هر دلیلی افزایش درآمدهای مالیاتی را مدنظر دارد، رویکرد درست این است که دولت پایههای مالیاتی را افزایش ندهد و در مقابل برای تحقق درآمدهای مالیاتی خود، چتر مالیاتیاش را گسترده کند. به عبارتی تعداد بخشهایی که مکلف به پرداخت مالیات هستند را بیشتر کند و متمرکز بر شناسایی بخش پنهان اقتصاد باشد. در اینصورت هم شاهد افزایش درآمدهای مالیاتی خواهیم بود و هم فشار ناشی از افزایش درآمدهای مالیاتی فقط به بخش تولید وارد نمیآید. این یک رویکرد مطلوب است که در نهایت منجر به شفافیت اقتصادی خواهد شد. در این صورت، دیگر نگرانی برای تولیدکننده وجود ندارد. البته نگرانی هم طبیعی است، چون محل دریافت مالیات و تحقق درآمدهای مالیاتی پیشبینیشده چندان شفاف و مشخص نیست.
طی چند سال گذشته سهم مالیات در تامین هزینههای جاری دولت افزایش یافته و بهطور تقریبی از ۱۵ به ۵۰ تا ۶۰ درصد رسیده که مشخصا نشان میدهد دولت بر مالیاتستانی تمرکز بیشتر داشته و توانسته بهنوعی اتکای اقتصاد بر درآمدهای مالیاتی را بالا ببرد. با توجه به فعالیت سامانهای مانند سامانه مودیان که قاعدتا بخش بیشتری از فعالیتهای اقتصاد را پوشش میدهد، تحقق افزایش درآمدهای مالیاتی دولت امکانپذیر است، اما نیازمند اراده جدی دولت است که برای مالیاتستانی سراغ لایههای پنهان اقتصاد برود و از میزان فرارهای مالیاتی بکاهد.البته به طور خاص در بحث مالیاتستانی از تولید، فقط نگران این موضوع هستیم که هدفگذاری بالا برای مالیاتستانی، باعث کاهش جذابیت تولید شود. واقعیت این است که اگر در دریافت مالیات موفق عمل کنیم، بخش تولید نه تنها آسیب نمیبیند بلکه با رضایت زیر چتر عدالت مالیاتی فعالیت میکند. به هرحال این دغدغه جدی فعالان بخش صنعت و معدن کشور است، چراکه دولت اغلب برای مالیاتستانی سراغ این بخشها میآید.