آزموده را آزمودن خطاست
آرمان خالقی، کارشناس و فعال حوزه صنعت درباره تفکیک وزارت صنعت، معدن و تجارت و تشکیل وزارت بازرگانی به صمت گفت: به نظر من بحث تفکیک وزارت صمت، نمونهای است از مثل آزموده را آزمودن خطاست، چراکه قبلا این کار انجام شده و آسیبهایی هم به اقتصاد کشور وارد کرده است. نخستین سوالی که بهدنبال بحث تشکیل وزارت بازرگانی مطرح میشود این است که با این جداسازی بهدنبال چه دستاوردی هستیم که بدون وزارت بازرگانی تحقق آن، امکانپذیر نیست؟ ادغام وزارت صنایع و معادن با وزارت بازرگانی و تشکیل وزارت صمت با این هدف انجام شد که یک وحدت رویه و یکپارچگی در بخشهای تولید و تجارت ایجاد شود تا این دو بخش مهم در خدمت هم قرار بگیرند. قبل از این ادغام، تصمیمات متناقضی در حوزه تولید و تجارت گرفته میشد که در نهایت سیاستهای یکدیگر را خنثی میکردند و به ضرر فعالان اقتصادی بود. بهعنوان نمونه در زمانی که نیاز نبود، کالایی وارد میشد یا آنجا که نیاز به اصلاح تعرفهها بود، اقدامی انجام نمیشد و…؛ بهعبارتی این دو وزارتخانه بهنوعی با هم برای اعمال نفوذ در رقابت پنهانی بودند و بخش خصوصی متضرر نهایی این دوگانگیها بود. در نتیجه برای اینکه این تناقضهای سیاستگذاری حذف شود، یک وزارتخانه یکپارچه بهنام صنعت، معدن و تجارت تشکیل شد تا از سویی تصمیمگیریها سریعتر و چابکتر شده و از سوی دیگر، ساختار دولت هم کوچکتر شود تا عملکرد اقتصادی بهتری داشته باشیم. خالقی در ادامه اظهار کرد: حالا که بحث تفکیک بهطورجدی مطرح است، باید ببینیم توجیه موافقان در طرح تدوینی که دارند، شامل چه مواردی است. اگر هدف این است که دولت بر قیمتها مدیریت و در تعیین قیمتها نقش ایفا کند یا سیاستهای نظارتی و تعزیراتی را اعمال کند پس همان اقتصاد دستوری است. قیمتگذاری دستوری برای اقتصاد یک سم مهلک است و با این رویکرد در واقع اقتصاد را به این سم آغشته میکنیم. اگر هدف این است که وزارت بازرگانی سیاستگذار و تنظیمگر باشد، در قالب وزارت صمت، راحتتر میتوان این هدف را محقق کرد و تفکیک آن نمیتواند خیلی بامعنی باشد. وی افزود: اگر وزارت بازرگانی بهدنبال تسهیل واردات است، پس خوشا به حال ذینفعان آن و اگر بناست این وزارتخانه، سیاستهای بخش بازرگانی را تنظیم کند باید یکپارچه باشد. موضوع دیگر که در تفکیک بخش بازرگانی از صنعت و معدن باید نسبت به آن آگاه باشیم، این است که با این کار دوباره یک بروکراسی پیچیده را حاکم میکنیم که باید برای آن سازکار اداری ایجاد شود و تا مدتی شاهد بلاتکلیفی در حوزه صنایع، معادن و بازرگانی خواهیم بود. این تفکیک داستانهای زیادی از تفکیک کارشناسان و اموال گرفته تا سربرگها و هزاران تغییر دیگر را پشتسر خود دارد که همه زمانبر است و فقط تفکیک سازکار اداری آن، حدود یک سال تا یکسال و نیم زمان میبرد. خالقی ادامه داد: واقعیت این است که در کشور یک وزارت صنعت، معدن و تجارت قوی میخواهیم که وزیر مقتدری داشته باشد تا بتواند بهخوبی هماهنگکننده معاونتهای گوناگون در بخشهای معدن، صنعت و بازرگانی باشد. یعنی وزیر هماهنگکننده این سه معاونت باشد و معاونان در هر کدام از این بخشها، اختیارات کافی در حد وزیر داشته و کاربلد و مدیر باشند. صنعت، معدن و تجارتی که سالهاست آرزوی آن را داریم باید وزیر توانمندی داشته باشد تا بتواند ارکان این وزارتخانه را هماهنگ کند و صرفا یک نماد و تصمیمگیر نباشد.
وی افزود: تفکیک وزارت صمت بهمعنی بزرگ کردن دولت و حاکم کردن بروکراسی است و این ظن را تقویت میکند که گویا با این تفکیک میخواهد دوباره سیستم کوپن و سهمیهبندی را برقرار کند. اگر قرار است اقتصاد به این سمت برود که دولت حتی در مدیریت یک مغازه کوچک هم دخالت کند، ناگزیر باید تفکیک را انجام دهند تا این هدف محقق شود که در آن صورت، یک تصمیم حاکمیتی بالادستی خواهد بود و باید آن را پذیرفت.
خالقی با اشاره به اینکه ضرورتی برای این تفکیک نمیبیند، ادامه داد: هم زمانه و هم سیستمهای هوشمند و ارتباطی تغییر کرده و ضرورتی برای تشکیل این وزارتخانه نیست. حتی بهنظر من میتوان برخی وزارتخانههای دیگر را هم در یک وزارتخانه مقتدر و بزرگ ادغام کرد. بهعنوان نمونه، وزارت نفت و نیرو را با هم بهعنوان وزارت انرژی ادغام کرد. درست این است که بهدنبال یک دولت کوچک و چابک باشیم، نه اینکه مدام ساختارسازی و دوباره به چینش مدیران آن فکر کنیم و این چرخه بدون نتیجه ادامه یابد. خالقی در پاسخ به اینکه این همه اصرار برای تفکیک وزارت بازرگانی چه دلیلی دارد، اظهار کرد: بهنظر میرسد برخی افراد از اینکه دولت بتواند یک مدیر توانمند انتخاب کند، ناامید شدهاند و با تفکیک موافق هستند؛ با این تفسیر که با کوچک شدن وزارتخانه وزیر بتواند آن را بهتر اداره کند. بهنوعی تسلیم عملکرد دولت شدهاند، چون در انتخاب برخی وزرا نتوانسته موفق عمل کند. گاهی بهتر است از تجربه و رویکرد کشورهای دیگر هم استفاده کنیم تا کمک کنند به نتیجه بهتری برسیم. مگر اقتصاد ما از نظر وسعت و جمعیت از اقتصاد ژاپن و امریکا بزرگتر است که چند بخش آن در قالب یک وزارتخانه بهنام اقتصاد یا وزارت تولید و تجارت فعالیت میکنند. این رویکرد در بسیاری از کشورهای موفق دنبال میشود.
خالقی در پایان اظهار کرد: اینکه بعد از ادغام وزارت صنعت، معدن و تجارت موفق نبودهایم باید اشکال کار را پیدا کنیم. درست این است که برای مدیریت موفق یک وزارتخانه مهم و بزرگ شرح وظایف و شغل داشته باشیم و تغییراتی در این ساختار ایجاد کنیم. شاید حتی بتوان با افزایش تعداد معاونتها یا انتخاب وزیر متخصص، مشکلات زیادی را حل کرد تا دیگر نیازی به تفکیک هم نباشد. لازم است شرح وظایف دقیق برای هر کدام از معاونتها و مدیران داشته باشیم. متاسفانه گاه در انتخاب مدیران تکبعدی عمل میکنیم. بهعنوان نمونه تخصص آنها را کمتر در انتخابها مدنظر قرار میدهیم، این در حالی است که ما در داشتن افرادی که هم متعهد باشند و هم متخصص در کشور کمبودی نداریم. چون رویکرد درست را دنبال نکردهایم، دچار مشکل میشویم و در نهایت صورتمسئله را پاک میکنیم و به تفکیک وزارتخانه میرسیم. بهترین راهکار برای حل مشکلات وزارت صمت، انتخاب وزیری مقتدر و توانمند است، نه تفکیک.