مشهد- در حال حاضر واحدهای تولیدی زیادی به دلایل مشکلات عدیده در خراسان رضوی تعطیلشده و یا با حداقل ظرفیت فعالیت میکنند و این داستانی است که بنا بر گفته مسئولان با حرف زدن قابلحل و فصل نیست و برای جلوگیری از این وضعیت دولت باید تکلیفش را با صنعت مشخص کند.
بازار؛ گروه استانها: خراسان رضوی ازجمله استانهایی است که در تولیدات بسیاری از محصولات از خودرو گرفته تا سنگآهن و معدن و لبنیات و چرم در زمره قطبهای مهم تولیدی و صنعتی کشور قرار دارد اما باوجوداین حجم اشتغال این روزها حالوروز خوبی ندارد.
هرگاه سخن از صنعت و صنعتگر میشود بیاختیار یاد فرش قرمز گسترانیده شده در مقابل پای سرمایهگذاران و همچنین مشکلات تولیدکنندهها شامل کمبود سرمایه در گردش و نقدینگی میافتیم این در حالی است که رئیس خانه صنعت و معدن خراسان رضوی این سخنان را در حد شعار دانسته و ابراز میکند: با حرف نمیتوان چرخ صنعت را چرخاند.
در همین راستا و بهمنظور واکاوی مانع پیش پای صنعتگران ساعتی با حسن حسینی رئیس خانه صنعت و معدن خراسان رضوی و نایب رئیس خانه ایران همکلام میشویم.
* مشکلات صنایع کوچک بهغیراز کمبود سرمایه و نقدینگی چیست؟
حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد واحدهای ما با مشکل مالی بهصورت جدی مواجه هستند و بقیه که میگویند مشکل نقدینگی داریم این ادعا صحت ندارد.متاسفانه مشکلات جدیتری در کشور وجود دارد که مانع سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال میشود که اگر این موانع رفع نشود به طور حتم سرمایهگذاری هم صورت نخواهد گرفت و در نتیجه اشتغالی هم ایجاد نمیشود.
* چند درصد مشکلات را میتوان به تحریمها گره زد؟
در حقیقت مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد تنها بخشی از آن به تحریمها برمیگردد اما بخش اصلی آن به رفتارهای مدیریتی درون کشور باز میگردد، به اعتقاد بنده در مدیریت کشور علم و تخصص حرفی برای گفتن ندارد یعنی اگر فردی مدیر دستگاه و ارگانی میشود اعتقادی به علم ندارد.
نگاهی به کشورهای توسعهیافته خود گواه اینست که تمامی فعالیتها بر پایه و اساس علمی انجام میشود. بهعنوانمثال اقتصاد خود را تعریف میکنند که میخواهند و چگونه اقتصادی باید داشته باشند اما ما هرروز در کشور قانون جدیدی میشنویم و اقتصاد علمی کتابت شدهای را حداقل من تاکنون ندیدم.
* آیا این نگاه اقتصادی در برنامهریزی برای بودجه دیده نمیشود؟
چندی پیش بودجه سال ۱۴۰۰ از سوی دولت به مجلس تقدیم شد و در ظاهر این بودجه نشان می داد که برای توسعه کشور برنامههای مختلفی تدوینشده اما پاسخ این سوال همیشه باقی است که در سایر برنامه های توسعه ای چقدر به مرحله اجرا رسیده و آن ها پیاده سازی شده است؟
ما باید ابتدا برنامه توسعه سوم و سایر برنامههایی که محقق نشده است را بررسی کنیم که چرا به سرانجام نرسیده و سپس برای آینده کشور برنامه و بودجه جدید تعیین کنیم.
متأسفانه مسئولان ما در کشور خیلی قشنگ حرف میزنند و وعدههای بسیاری میدهند اما متأسفانه در اجرا خبری نیست برای اینکه مدیریت علمی اجرایی کشور بهزعم من بسیار ضعیف است.
* دولت تا چه میزان توانسته از صنایع کوچک حمایت کند؟
این از حرفهای تکراری همیشگی است به خاطر دارم آقای رسولی استاندار اسبق خراسان بودند و گفتند ما برای بخش خصوصی فرش قرمز پهن میکنیم بیش از ده سال است که ایشان بهعنوان عالیترین مقام اجرایی استان در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی این حرف را زدند اما نتیجهای نداشت.واقعیت اینست که ما از دولت میخواهیم که راه ما را سد نکند؛ پهن کردن فرش قرمز پیشکش!
شما بررسی کنید از آن زمان تا این تاریخ چه اتفاقی در استان رخداده که ما بتوانیم بگوییم دولت یا حاکمیت از بخش خصوصی و صنایع حمایت کرده است؟
این ظاهر قضیه است همه حرف حمایت از بخش خصوصی را میزنند اما به اعتقاد من دولت اصلاً دوست ندارد ما بخش خصوصی توانمندی داشته باشیم چون فکر میکند رقیب دولت میشود.
وقتی اقتصاد کشور ما ۸۰ درصد آن دولتی است و دولت با بخش خصوصی رقابت میکند طبیعی است که انتظاری برای حمایت نمی توان داشت و این در حالی است که با وجود تمام بلاهای اقتصادی و غیراقتصادی در سال های گذشته بازهم دولت حاضر نیست که بگوید اشتباه کرده است یا بخش خصوصی را به بازی بگیرد.
اگر به دنیا نگاهی بیندازید میبینید قبل از فروپاشی شوروی سابق اقتصاد آنها به چه صورت بود و نتیجه اقتصاد بسته سرانجام مانند شوروی و کره شمالی میشود که درنهایت از هم پاشید ماهم روزبهروز داریم به این اقتصاد بسته نزدیکتر میشویم.
* تا چه میزان سرمایه بانکها و کشور در اختیار سرمایه گذران بخش خصوصی است؟
بحث رانت و داستانهای مشابه و داستانهایی این شکلی دیگر تکراری شده و آنقدر که بحث آقازاده و خانم زاده و عموزاده و غیره مطرحشده که ماهم دیگر خسته شدهایم ولی متأسفانه این واقعیت تلخی است که باید بپذیریم.
متأسفانه صنعتگران و افرادی که به فکر منافع ملی کشور بودند تاکنون دسترسی به پول و سرمایه نداشتند و در مقابل یک عدهای در بخشهایی آمدند منافع خود را تأمین کردند و بار سفر بستند و از کشور رفتند.
اگر شما حجم خروج سرمایه را درچندسال اخیر بررسی کنید میبینید چه تعداد از ایرانیها در کشورهایی مانند ترکیه، دبی، اسپانیا و سایر کشور ها ملک خریداری کردند! در همین اوضاعی که ما میگوییم ارز نداشتیم ببینید چه میزان ارز به همین واسطه از کشور خارجشده است و درازای آن چقدر ورودی داشتیم؟
دائم از سرمایهگذاری خارجی حرف میزنیم ولی از این موضوع غافل هستیم که در وهله اول باید همین افرادی که در داخل کشور سرمایهگذاری انجام میدهند را حفظ کنیم.
متاسفانه تلاش میکنیم تا سرمایهگذار افغانستانی مثلاً ۵۰۰ هزار دلار سرمایهگذاری کند اما معلوم نیست چرا سرمایهگذار داخلی خود را حفظ نمیکنیم ؟
یکبار سیستم از خود سؤال کند علت خروج سرمایههای معنوی و مادی از کشور چیست چرا باید بخشی از سرمایههای مادی از کشور در قالب خرید ملک، شرکت، سرمایهگذاری و غیره خارج شود؟
* چرا شاهد افزایش تعطیلی روزافزون صنایع و ورشکستگی آنها در حال حاضر هستیم؟
به دلیل سیاستهای اشتباه دولت که در طی سالهای گذشته هم چنان در حال تکرار است.میگویند اگر شما کرونا بگیرید و خوب شوید ممکن است عوارض آن تا سالهای سال با شما باقی بماند لذا باید توجه داشت عوارض مسائل و تصمیمات غلط اقتصادی نیز تا سالهای سال مردم جامعه با آن درگیر هستند.
اگر نگاهی به آرشیو اخبار بیندازید هرکجا بگوییم یک تصمیم خوب اقتصادی گرفتهشده و البته به اجرا درآمده است بیشتر در حد حرف بوده است.
پروژه عمرانی مانند قطار گلبهار مشهد را نگاه کنید واقعاً یک نسل آینده بعد از ما شاید بتوانند از آن استفاده کنند و این در حالی است که یکی از راههای توسعه در هر کشور گسترش راههای ارتباطی و حملونقل آن کشور است. شما ببینید چه حجم از افراد هرروز به شهرک صنعتی گلمکان و چناران میروند اما چه اقدامی در آنجا انجامشده است.
همه ما عادت کردیم فقط حرف بزنیم اما در رابطه با صحبتها اصلاً ضمانت اجرایی وجود ندارد.قیمت دلار وقتی از سه هزار به سی هزار تومان رسید ما میتوانیم بگوییم این اقتصاد پایه علمی داشته یا همه مشکلات به خاطر تحریمهاست و تصمیمات غلط در آن تأثیری نداشته است؟
* به برنامه توسعه احترام بگذاریم
اگر اشتباهی کردیم باید عذرخواهی کنیم و به اعتقاد من این عذرخواهی از مردم واقعاً شهامت میخواهد یکجا کسی بیاید بگوید ما اشتباه کردیم.
از ارز ۴۲۰۰ تومانی چه چیزی عاید مردم شد؟ مشکل ما گرانی خودرو نیست، اگر همه نمیتوانند ماشینسوار شوند اصلاً ایرادی ندارد اما همه باید بتوانند حداقلهای زندگی خود را تأمین کنند و گوشت و تخممرغ و ماست برای خانواده تهیه کنند. نتیجه اقتصاد غلط این شده که متأسفانه خود دولت اعلام میکند که ۶۰ میلیون نفر در کشور نیاز به یارانه دارند!
کشوری که اینهمه منابع و امکانات دارد، معادن، نیروی کار، نفت، گاز و درهمه چیز بهترین هستیم اما میشود افتخار کرد که واقعاً شصت میلیون نفر از مردم ما یارانه بگیر هستند! از روز اول ما اقتصادی را در پیش گرفتیم که پیشبینی آینده را نکرده اگر حداقل برنامههای توسعه پنجساله بهدرستی اجرا میشد وضع امروز ما بازهم بهتر بود.