نقش خانه های صنعت و معدن کشور اکنون شاید بیش از هر زمانی به چشم بیاید چرا که در سال حمایت از تولید ملی نقش خطیری بر گردن آن هاست . اکنون که صنایع بزرگ ما در خطر تحریم هستند، قوت بخشیدن به بخش های خصوصی در صنایع مختلف و خارج کردن آن ها از زیر پرچم دولت شاید درست ترین راه ممکن باشد.
آرمان خالقی عضو هیات مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران راهکار خروج از بحران های فعلی را در طراحی یک استراتژی صنعتی برای تولید محصولاتی می داند که بازار آن ها در منطقه و حتی جهان بی رقیب است.
او در عین این که از صنایع غذایی به عنوان یکی از شاهرگ های توسعه صادرات نام می برد، معتقد است که با مشخص کردن بیست بازار صنعتی در کشور های مختلف و تمرکز تولید می توان به یک بازار رقابتی جدی وارد شد.
- برخی از کارشناسان معتقد هستند که دولت فقط به صنایع اول کشور همانند نفت ، گاز و خودرو اهمیت می دهد و دیگر صنایع سهم ناچیزی در سود ناخالص ملی از صنایع دارند.
این گونه نیست . نفت و گاز برای یک کشور یک مزیت نسبی محسوب می شود و با توجه به این که ما بزرگترین ذخایر زیر زمینی دنیا را در اختیار داریم طبیعا رشد استخراج نفت و اکتشاف گاز در کانون توجه قرار می گیرد. البته چون غالبا به صورت خام فروشی به این صنعت توجه کردیم در گام بعدی محصولات پتروشیمی هم به عنوان صنعت پایین دستی نفت و گاز مورد توجه قرار گرفت .یعنی در طول زمان سیاست بر این شد که به سمت ایجاد ارزش افزوده در محصولات نفت و پتروشیمی حرکت کنیم.ماحصل آن این شد که هم پالایشگاه ها ایجاد شدند هم پتروشیمی هم زنجیره پایین دست پتروشیمی. ماده خامی که از پتروشیمی خارج می شود را در دنیا فروختن هنر نیست . کار درست این است که صنایع پایین دستی زنجیره شان در کشور ایجاد شده محصول نهایی صادر شود.این موضوع جزو اولویت های کشور هم هست. تا امروز قدم های خوبی در این زمینه برداشته شده اما باید تکمیل تر شود یعنی هنوز جایی کار زیادی باقی است که به ارزش افزوده حداکثری خودمان را نزدیک کنیم.
در بحث خودرو نیز با توجه به تقاضای که وجود داشت این صنعت شکل گرفت . البته بیشتر هم مونتاژ کاری بوده است در این رابطه باید به سمت قطعه سازی و تکمیل زنجیره تولید آن محصولات حرکت می کردیم که خوب البته سال ها متوقف بودیم. حالا هم که حرکت در این مسیر را شروع کردیم چندان سرعت مطلوبی نداریم. واقعیت اینجاست که در بحث خودرو حواشی متعددی وجود دارد.
یعنی هنوز نتوانسته بخشی از صنعت مولد باشد و فعالان بازار نتوانستند توان طراحی و دانش فنی خود را در زمینه خودرو به کار ببندند. بنابراین جای کار بسیاری دارد.
- در کدام صنایع ظرفیت پیشرفت و توسعه داریم و آینده خوبی در انتظار آن ها است؟
در بخش صنایع غذایی فعالیت های خوبی صورت گرفته است ما یکی از کشور های مدعی در زمینه تولید و صادرات محصولات حلال هستیم. صنایع غذایی که در کشور ایجاد شده داری ظرفیت بسار بالایی است یعنی هم توانسته صنایع تبدیلی را که از محصولات کشاورزی و دامی تشکیل می شود در بر بگیرد. هم شیلاتی را و هم سایر بخش های مربوط را پوشش دهد همانند زنجیره های تکمیلی مانند بسته بندی ، چاپ و توزیع . همه این ها زنجیره های مفصلی هستند که در کشور توان تولید و تمرکز در آن وجود داردخوشبختانه عمدتا توسط بخش خصوصی شکل گرفته است نه دولت . همین موضوع سبب شده تا واحدهای که در حوزه مواد غذایی تشکیل شده اند مزیت رقابتی و توان صادراتی خوبی در دنیا داشته باشند. یعنی صاحب نام و برند شده اند، در حال رشد هستند.و هنوز هم ظرفیت های بیشتری برای گسترش بازار های صادراتی دارند.
- در مورد صنایع دیگر شرایط به چه شکل است آیا همچون صنعت غذایی به حوزه های دیگر هم می شود توجه کرد؟
بله صنایع متعددی وجود دارد اما باید به این نکته توجه داشته باشیم هر صنعتی قرار نیست تولید ما را تحت شعاع قرار دهد .گاهی ما فکر می کنیم در کشور همه چیز را باید تولید کنیم. یعنی چون توانایی تولید یک کالا را داریم می تواند مزیت داخلی ما باشد این تفکر ، تفکر صحیحی نیست هر کشوری در دنیا در برخی حوزه ها توان تولید دارند یعنی هم مواد اولیه آن را به وفور در اختیار دارد و هم دانش فنی آن موجود است. کشور ها با توجه به توانمندی که در خود می بینند و ظرفیت های که هست برخی محصولات را برای تولید تعریف می کنند. یعنی استراتژی صنعتی مخصوص به خودشان را طراحی کرده و بر آن مبنا در میان کشور های دیگر به دنبال بازار های صادراتی می گردند. کشور های موفق صنعتی را انتخاب می کنند که با کمترین هزینه ها بیشترین عایدی برایشان داشته باشد.این حلقه مفقوده ای است که ما در مورد برخی صنایع داخلی خودمان داریم . نباید همه صنایع را به یک چشم دید . باید بر اساس استراتژی صنعتی مشخص بتوانیم تعیین کنیم برای مثال در بیست حوزه صنعتی توان تولید رقابت پذیر داریم پس گام اول اینست که برنامه ریزی تولید ما براساس توانمندی های واقعی طراحی شود.
- از آنجایی که دشمن همیشه بر صنایع پر اهمیت کشور دست می گذارد تا اقتصاد کشور را فلج کند آیا بهتر نیست صنایع دیگر پر سودی که ظرفیتش هم وجود دارد رشد کنند تا بتوانند از زمین خوردن اقتصاد کشور جلوگیری کنند.
این سوال نمونه بارز همان اقتصاد مقاومتی است و اقتصاد مقاومتی نیز تعریفی دارد. مبنی بر این که آسیب پذیری اقتصاد مان در مواجه با قدرت های بیرونی به حداقل برسد . کاهش این آسیب پذیری چند شرط دارد.اول این که آنچه به عنوان نیازمندی های استراتژیک و الزامی کشور شناخته می شود را تقویت کنیم. برخی صنایع به صورت مستقیم امنیت، سلامت و بهداشت مردم را هدف قرار داده و حتی المقدور بهتر است توانایی تولید آن محصولات را داشته باشیم. این عرصه ، عرصه تولید استراتژیک خوانده و در اقتصاد مقاومتی گام نخست محسوب می شود. مرحله بعد آن است که اقتصاد ما برای کشور های دیگر تعیین کننده باشد. یعنی باید طوری به اقتصاد جهانی گره بخورد که بود و نبود ما در اقتصاد دنیا و تامین نیازمندی سایر کشور ها محسوس باشد. بنابراین هر کشوری بخواهد از اقتصاد مقاومتی سخن بگوید باید نقش خود را در اقتصاد دنیا تثبیت شده مشخص کند و خرید نکردن یا نفروختن آن کشور سبب خسران بنگاه ها یا شرکت و کشور های دیگر شود. این گونه است که باید مشخص شود کدام کالا ها می تواند این موضوع را برای ما محقق سازند.