اصلاح نرخ حاملهای انرژی در هدفمندی یارانهها در گذشته علاوهبر افزایش هزینه انرژی واحد صنعتی، روی نرخ مواد اولیه تولید تاثیر چشمگیری داشت.
انرژی در تولید جزو نهادههای اصلی تولید به شمار میرود بنابراین تاثیر هدفمندی یارانهها در صنایعی که تامینکننده مواد اولیه هستند و در ابتدای زنجیره ارزش تولید قرار دارند باعث شد تا فشار بر سایر ارکان زنجیره ارزش بیشتر شود. بهطور مثال، افزایش حاملهای انرژی در صنایع پتروشیمی باعث شد تا صنایع تکمیلی فشار بیشتری را از هدفمندی یارانهها متحمل شوند. این موضوع در صنایع ساختمانی همچون سیمان نیز صادق است چراکه افزایش حاملهای انرژی نرخ سیمان را بالا برده و تمامی بخشهای مختلف صنعت ساختمان مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر قرار گرفتند.
صنایع از نظر مصرف انرژی به ۳ بخش دارای مصرف انرژی بسیار بالا، متوسط و پایین تقسیمبندی میشوند. در صنایعی که تامین مواد اولیه را برعهده و مصرف انرژی بالایی نیز داشتند افزایش نرخ حاملهای انرژی تاثیر بسیار زیادی روی آنها داشت. صنایعی نیز که مصرف انرژی چندانی نداشتند اما از مواد تولیدی دسته اول استفاده میکردند، متحمل هزینههای سنگینی شدند.
سیاستهای جبرانی دیدهشده در قانون برای حمایت از صنایع نیز هیچ گاه محقق نشد. با اجرا نشدن این سیاستها نرخ تمامشده افزایش پیدا کرد و باعث شد فشارهایی نیز به مصرفکنندگان وارد شود به گونهای که بازار از رقابتپذیری خارج و سهم زیادی از بازار دچار آسیب شد. موضوع مهم در پرداخت یارانه به تولید توان دولت در پرداخت یارانه است. با حذف بخشی از یارانه نقدی اگر دولت توان پرداخت یارانه به تولید را داشته باشد چندین مسیر پیش روی آن وجود دارد. اختصاص یارانه مستقیم به مواد اولیه باعث ایجاد رانت و بازار سیاه میشود، در گذشته که به مواد اولیهای همچون روغن، گندم و… یارانه اختصاص پیدا میکرد شاهد بازار سیاه و فروش این مواد در بازار با نرخ آزاد بودیم. بنابراین اگر شبکه توزیع کارآمد وجود نداشته باشد تخصیص یارانه به هر کالایی به قاچاق و بازار سیاه منجر میشود.اگر بناست بخشی از درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانهها به تولید برگردد باید صرف اصلاح زیرساختها شود. یارانه به حوزه تولید باید در دو بخش اختصاص یابد بنابراین در مرحله نخست باید با اعطای تسهیلات ارزانقیمت فضایی را فراهم کنیم تا با ارائه خدمات فنی و مهندسی و خرید فناوریهای روز، ساختار صنایع اصلاح شود. سپس باید به اصلاح زیرساختها و کاهش مصرف انرژی در واحد صنعتی اقدام کرد تا از هزینه بیهوده برای مصرف انرژی و تولید ضایعات فراوان جلوگیری شود. یارانه تولید از این طریق یک فرآیند بلندمدت در جهت افزایش بهرهوری است، صرف یارانه در بخش سرمایهگذاری بسیار عاقلانهتر از صرف یارانه در بخش هزینههای جاری است. از این رو، دولت اگر تکلیف خود را در پرداخت یارانه تولید برای بخش انرژی به درستی انجام دهد به طور غیرمستقیم به تامین مواد اولیه صنایع نیز کمک کرده است. پس از اصلاح ساختار صنایع بقیه یارانه تولید را باید به صورت اعتبار پرداخت قبوض مصرف انرژی به صنایع پرداخت کرد، این امر کاملا قابل کنترل است و باعث میشود هزینهها دوباره به مراکز توزیع بازگردد.
آرمان خالقی – عضو خانه صنعت، معدن و تجارت ایران