شرکتهای این حوزه را در هر سطحی که قرار دارند باید بهطور کارشناسانه راهبری کرد تا از مزیتها و فرصتهای انقلاب صنعتی چهارم بهره ببرند. طبق همان صحبتها، قرار بود نقش ایمیدرو از اجرا به سمت تسهیلگری، بسترسازی و هدایت تغییر کند و در حوزه انقلاب صنعتی نسل چهارم بهدنبال جبران عقبماندگیها در بخش فناوری باشد؛ زیرا هوشمندسازی معادن یکی از راهبردهای کلیدی بخش معدن و صنایع معدنی است. استفاده و بهرهمندی از فناوریهای تحولآفرین و سرمایهگذاری و توسعه باید از اولویتهای راهبردی در اسناد تحولگرایانه این حوزه باشد. در آن زمان قرار بود که مدیران ایمیدرو، پیشنهادهای خود راجعبه پیشنویس این سند راهبردی را اعلام کنند تا با تعیین یک برنامه زمانبندی، ایمیدرو و معادن وارد فاز اجرای هوشمندسازی معادن شوند و توافقنامهای در وزارت صمت برای معدنکاری هوشمند منعقد شد. این توافقنامه با شناسایی نیازهای کشور در بخش معدنکاری هوشمند، تاکنون در چند جلسه کاری عملیاتی شده و تلاش دارد طی دو سالآینده برای معادن کوچک و نیز بزرگ، پروژههایی را در راستای توسعه معدنکاری هوشمند تدارک ببیند تا پس از امتحان اولیه، خروجی کار در سایر معادن عملیاتی شود. همچنین معاونت معادن و فرآوری مواد از طریق سامانه جامع معادن در حال پیگیری مبحث معدنکاری هوشمند است. کنترل و بهینهسازی مصرف سوخت و ماشینآلات، تطبیق برنامهها با طرحهای بهرهبرداری یا مباحث اکتشاف تکمیلی از طریق گردآوری دادهها (از سازمان زمینشناسی و ایمیدرو) در این چارچوب در حال پیگیری است.
چرا معدنکاری دیجیتال؟
اما دلیل این همه اصرار بر معدنکاری دیجیتال و هوشمند چیست؟ بخش معدن در حالی به قرن۲۱ پا گذاشت که چین در ابتدای راه توسعه صنعتی قرار داشت و طی ۲۰سال، جلوه یک دستگاه هضم مواد معدنی را پیدا کرد. با گسترش اینترنت و گسترش داده در ابعاد بزرگ و قابل تحلیل، رویکردهای سنتی تولید جای خود را به روندهای پیشرو داد و ترکیب روباتها، کنترل از راه دور، فناوری خودران و هوشمصنوعی فضای متفاوتی را پیشروی بنگاهها قرار داد. معدن هوشمند و معدنکاری دیجیتال هم بهعنوان یک چارچوب تحولساز، مقیاس، ایمنی و شکل کار در تولید مواد خام و معدنی را تغییر داد. بهرغم پیشرفت معدنکاری هوشمند در جهان، وضعیت در ایران بسامان نیست و جز تعداد کمی از معادن، خبری از توسعه فناوری دیجیتال در بخش معدن نیست. دولت البته نقشههایی برای تحرک این بخش دارد و بخشخصوصی هم کارهایی را پیشبرده است.
در واقع ورود فناوری به معدنکاری باعث ایجاد تحویلی شگرف در دنیای معدنکاری شدهاست. پروژه معدنکاری۴ تا به امروز، یکی از بزرگترین پروژههای جمعی کشورهای معدنی بود و تا به امروز گامهای بزرگی برای رسیدن به اهداف تعیینشده برداشته شدهاست.
کشورهای توسعهیافته و کشورهای درحالتوسعه ثروتمند امکانات بیشتری برای اجرای برنامههای معدنکاری چهار در اختیار دارند. کشورهای معدنی که امکانات لازم را ندارند به اجبار از برنامه جا مانده و سالها بعد به اهداف آن خواهند رسید، اما ایران یکی از این کشورهاست که همچنان به معدنکاری سنتی ادامه میدهد. به غیراز چند معدن بزرگ کشور که تا حدودی به فناوریهای روز دنیا مجهز شدهاند، دیگر معادن کشور همچنان با روندهای پیشین اقدام به فعالیت میکنند. در کشور ۷هزار معدن فعال وجود دارد که متوسط سرانه تولید هر معدن چیزی حدود ۶۰هزار تن است و این امر گویای هزینه بالای استخراج در معادن ایران است. همچنین تقریبا تمام سیستمهایی که در ایران برای اکتشاف استفاده میشوند، به روش سنتی کار میکنند و این مساله میزان بازدهی را کاهش و هزینه تمامشده را افزایش میدهد. البته در موارد معدودی تجربههای موفق هوشمندسازی و بهرهگیری از فناوریهای نوین داشتهایم که نتایج قابلملاحظهای بهدنبال داشتهاند، بهویژه در مورد اکتشاف نیاز به فعالیتهای گستردهتری وجود دارد چراکه با توجه به میزان سنگآهن موردنیاز برای رساندن سطح تولید به برنامه تدوینشده صنعت فولاد، مقدار زیادی کمبود سنگآهن داریم و شاید ناچار به واردکردن آن شویم.
یک مدیر مجموعه معدنی که تمایلی ندارد نامش در رسانه منتشر شود، معتقد است که معدنکاری دیجیتال در ایران تنها در معادن بزرگ نیمهدولتی در حال اجراست. این گزاره از آنجا قابلاهمیت است که بدانیم با همهگیرترشدن معدنکاری دیجیتال و معدن نسل۴ و ۵، هزینه تمامشده فرآیندهای استخراج و اکتشاف و فرآورده مادهمعدنی بسیار بهصرفهتر و همچنین سریعتر خواهد شد. این مدیر معدنی بیان میکند که اگر ایران و سیاستگذار آن به خود نجنبند، بهزودی جایگاه استراتژیک خود در جهان را بهراحتی از دست خواهد داد زیرا کشورهای رقیب، همگی به فناوریهای نوین آشنا هستند و کامودیتیها را با هزینه تمامشده بسیار کم و قیمت ارزان تولید میکنند، بههمیندلیل در آینده نهچندان دور خرید مادهمعدنی گرانقیمت از ایران صرفه اقتصادی نخواهد داشت.
چرا هوشمندسازی معادن در ایران همهگیر نشد؟
عوامل موثری در عدمتحقق برنامهریزیها و عقبماندن از روند توسعه پایدار اقتصادی نقش دارد. یکی از این عوامل عدماستفاده کافی از فناوریها و دستاوردهای علمی روز دنیاست. توجه به تجارب و یافتههای جهانی در صنعت، نقش بسیار موثری در همسوشدن با روند پیشرفت و حضور موثر در بازارهای رقابتی دارد. گام برداشتن در مسیر یکپارچگی و هوشمندسازی سازمانی بهویژه در بنگاههای تولیدی ضرورتی غیرقابلانکار است. تکنولوژی ابزاری است که به کشور کمک میکند تا در این مسیر گام بردارد. امروزه با انقلاب صنعتی چهارم، روند تحولات دیجیتالی و هوشمندسازی صنعت با سرعتی بسیار بیشتر از گذشته در حال شکلگیری است. لازمه توسعه پایدار، رعایت قوانین جدی و سخت مبادلات تجاری و اقتصادی در عرصه بینالملل است و امروز برای حضور موثر در این عرصه، تولید به هر نحو و از هر منبعی پذیرفتهشده نیست. توجه ویژه به منابع انسانی و حفظ امنیت و سلامت نیروی کار، کربن صفر و استفاده از انرژی پاک در جهت کمک به حفظ محیطزیست و داشتن گوشهچشمی به آیندگان و سهمی که از زمین دارند، از قوانین پایدار در اقتصاد دنیای کنونی است.
هرچند به نظر میرسد معدنکاران در دنیا دیرتر از سایر بازیگران عرصه اقتصاد روند تغییر و تحول را آغاز کردهاند، اما تاکنون شرکتهای بزرگ معدنی در سطح دنیا پیشرفتهای زودهنگام و قابلتوجهی داشتهاند. بهکارگیری سیستمهای هوشمندسازی معادن و بهرهگیری از اینترنت اشیا خصوصا در معادن زیرزمینی که به لحاظ امنیتی و سختی کار، پیچیدگی بیشتری از معادن روزباز دارد، استفاده از بهروزترین تکنولوژیها در اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری از معادن، کشورهایی مثل استرالیا، کانادا و چین را به پیشتازان نوآوری در این عرصه تبدیل کردهاست، درحالیکه ما در ایران هنوز به شیوههای سنتی عملیات اکتشاف را انجام میدهیم و دامپتراکهای ۱۳۰تنی بهندرت در معادن ما یافت میشود، دنیا به سمت ساخت تراکهای ۵۵۰تنی رفته است و در کشوری مثل استرالیا بیش از ۵۷۰تراک تمام هوشمند و خودران در معادن مشغول بهکار هستند که از بهرهوری و ایمنی بالایی برخوردار هستند و هزینههای تمامشده را نیز کاهش میدهند. با وجود اهمیت تکنولوژی بهعنوان یک ابزار موثر در تحول دیجیتال، باید همواره به این نکته توجه داشت که برای نیل به تحولات پایدار، تغییرات فرهنگی، در سطح سازمان و در جامعه، یک ضرورت است. تکنولوژی با افزایش قابلتوجه راندمان و کاهش هزینهها کمک میکند قادر به ادامه رقابت در این عرصه باشیم، در غیراینصورت از صحنه رقابت جهانی حذف خواهیم شد. باید این نکته را درنظر گرفت که ورود به این مسیر پیشنیازهایی دارد که بدون وجود آنها عملا تحول دیجیتال در معدنکاری امری ناممکن خواهد بود.
راهکار چیست؟
ایران برای تحقق اهداف خود در این حوزه چه رویکردی را باید درپیش گیرد؟ در ابتدای امر لازم است که مدیران سازمانها باید باور داشته باشند که با ادامه روند موجود بهمرور دچار عقبماندگی بیشتری خواهند شد و برای حضور موثر در بازارهای جهانی راهی جز پذیرش نوآوریها و فناوریهای روز ندارند. افزایش نرخ ارز فولادسازی را ظاهرا به لحاظ اقتصادی برای آنها توجیهپذیر کردهاست اما چه مدت میتوان با این روند درحالی که هزینههای اکتشاف و استخراج، انرژی و حملونقل در کشور ما بسیار بالاست، ادامه داد؟ باور به اینکه به تغییرات بنیادین در ساختارهای معدنکاری و استفاده از تکنولوژیهای روز نیاز داریم، یک امر ضروری است. نکته حائزاهمیت این است که عدمسرمایهگذاری و ضعف تکنولوژی معمولا از دلایل شکست تکنولوژی نیست بلکه غالبا مقاومت دربرابر تغییرات فرهنگی است که منجر به شکست تکنولوژی میشود. با هوشمندسازی و دیجیتالی شدن، ممکن است برخی از مشاغل سنتی موجود ازبین بروند و نیاز به تربیت نیروی کار ماهری پیدا شود که بتواند از ابزارهای جدید همچون ماشینآلات تمام هوشمند و دستگاههای پیشرفته اکتشاف و استخراج به نحو مطلوب استفاده کند. حرکت در این مسیر، نیاز به برنامهریزی منسجم، عزم راسخ و اجرای دقیق و حسابشده دارد. برای آنکه بتوان در آینده از فناوری بهرهمند شویم، باید امروز خود را به مهارتهای مورد نیاز مجهز کنیم.