یزدان مرادی/ آینده نگر
رئیس، همانطور که همراه معاونانش در حال بازدید از تاسیسات کارخانه بود، گفت: «بهرهوری نیروی کار کارخانه بالا نیست و رقم تولید هم به ازای هر کارگر نامناسب است.» او مدیر سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران بود که تابستان ۹۵ در بازدید از مجموعه ۶۰ هزار نفری ایرانخودرو، تولید سالانه ۸٫۳ خودرو به ازای هر کارگر را نامناسب خواند.
بهرهوری یا همان میزان کار مفید، یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد کشورهاست و تعریف آن، به حداكثر رساندن استفاده از منابع، نيروي انساني و تمهيدات به شکل علمی برای کاهش هزینهها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرفکنندگان است. به گفته کارشناسان، این نرخ در ایران، به طور متوسط در هفته به ۱۱ ساعت هم نميرسد و در بخش دولتي، روزانه حدود ۲۲ دقيقه است. اين در حالي است كه ميانگين ساعت كار در كشورهای فرانسه و امریکا، ۳۰ تا ۳۳ ساعت در هفته است كه حدود ۵ تا ۵٫۵ ساعت كار مفيد روزانه میشود.
مهمترین عامل كاهش بهرهوری منابع انساني، نامتوازن بودن درآمد و هزينه است. مریم، مربی توانبخشی است. به «آیندهنگر» میگوید: «کار من ساعت ۷ صبح شروع میشود و طرفهای ۲ بعدازظهر به پایان میرسد. روزانه باید حدود ۲۵ نوجوان و جوان کمتوان ذهنی را آموزش دهم و مراقبشان باشم که اتفاق خاصی برایشان نیفتد. این بچهها شرایط ویژهای دارند و نگهداری از آنها انرژی زیادی لازم دارد اما برای انجام این کار فقط ماهی ۶۵۰ هزار تومان دریافتی دارم در حالیکه حداقل دستمزد کارگری بالای یک میلیون تومان تعیین شده است.» اشاره مریم به حداقل دستمزد یک میلیون و ۱۱۱ هزار تومانی تعیینشده از سوی وزارت کار برای سال ۹۷ است که برپایه هزینه ماهانه خانوار شهری یعنی دو میلیون و ۶۷۰ هزار تومان و نرخ ۹٫۶ درصدی تورم سال گذشته تعیین شده است. البته مریم نمونه شاغلی است که تقریبا نصف مبلغ تعیینی وزارت کار حقوق میگیرد و تاکید میکند چند ماه بیمه هم نداشته است.
او با بیان اینکه تعدادی از مربیان آموزشگاه به خاطر حقوق پایین، توجه کمتری به کار خود میکنند، ادامه میدهد: «وقتی حقوقمان پایین است، خود به خود انگیزهمان را برای انجام کار بهتر از دست میدهیم. خودمان را با بقیه شاغلان مقایسه میکنیم و میبینیم درآمدمان به اندازه کاری که انجام میدهیم نیست و به نوعی حقمان داده نمیشود. تعدادی از همکارانم فقط چهار، پنج ماه در این کار دوام آوردند و بعد از مدتی با ناراحتی از اینجا رفتند. اگر ذهن ما معطوف کارمان نباشد، نمیتوانیم به خوبی از بچهها مراقبت کنیم و آموزشهای لازم را بدهیم. از نشاطمان هم کم میشود و این موضوع در روحیه بچهها اثر منفی میگذارد.» رحمان هم کارمند شرکت است. ماهی ۱٫۵ میلیون تومان درآمد دارد اما میگوید چون این حقوق با فشار کاریاش تناسب ندارد، انگیزهاش پایین آمده است. میگوید: «پنج سال است در شرکتی اداری کار میکنم و حالا حقوقم ۱٫۵ میلیون تومان است. من و همکارانم از حقوقمان راضی نیستیم و همین مسئله باعث میشود معمولا با دل و جان کار نکنیم.»
بیانگیزگی کارکنان را تقریبا در ادارهها میشود با چشم دید. قاسم میگوید: «چند ماه پیش برای انجام کاری اداری به یکی از شرکتها رفته بودم. وقتی وارد اتاق شدم، سه کارمند دیدم که در وقت اداری مشغول بگو و بخند بودند. کلی طول کشید تا کار مرا انجام دهند. من نمیدانم اینها برای چه حقوق میگیرند؟ من در روز ۱۴ ساعت کار خدماتی میکنم و وقتی به خانه میرسم، تمام بدنم درد میکند اما کارمندان کلا دو ساعت هم در روز کار مفید ندارند!»
نرخ حداکثر ۱۱ ساعتی کار مفید در ایران و ۲۲ دقیقه روزانه در بخشهای دولتی، به فعالیت کارگران هم قابل تعمیم است. براساس آمارها، ميزان بهرهوری نيروي كار در كارگاههاي صنعتي ۱۰ نفر كاركن و بيشتر طي سالهاي ۸۷ تا ۹۰ روندي صعودي داشته اما پس از آن در مسير نزولي قرار گرفته است. در سال ۹۴، ميزان بهرهوری نيروي كار معادل ۴۸٫۴ ميليون تومان به ازاي هر نفر شاغل بود كه نسبت به سال قبل از آن افت داشت. اگرچه طي سال ۹۴، تعداد شاغلان و ارزش افزوده به مقدار ثابت سال ۹۰ كاهش يافته اما ميزان افت ارزش افزوده صنعتي بيشتر بوده كه در نهايت منجر به كاهش بهرهوری نيروي كار شده است.
اصلانی، عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار در این مورد به ایسنا گفته است: «در کشورهای اروپایی بهرهکشی از کارگر معنا ندارد و کارگر با دغدغه امنیت شغلی مواجه نیست، به همین دلیل با فراغ بال به تولید مشغول است و از کار نمیزند؛ اما در ایران سبد هزینههای زندگی کارگر با خط فقر و دستمزد نمیخواند و همین امر در کاهش انگیزه کار تاثیرگذار است.» به گفته اصلانی، در حال حاضر (سال ۹۶) ۷۰ درصد کارگاهها قانون افزایش تولید و بهرهوری را لغو کردهاند و کارگران همان حداقل حقوق تعیینشده را دریافت میکنند و در چنین کارگاههایی نیروهای کار بر اساس شایستگی مورد استفاده قرار نمیگیرند و کیفیت کار به دلیل وجود تبعیضهای مختلف به شدت کاهش پیدا میکند.
تبعیض در محیط کار، ضعف در مدیریت و نظارت ناکافی، انباشت نیرو در محیط کار، نبود انگیزه کار، فقدان سیستم تشویق و پاداش، اِعمال یا عدم اعمال برخی قوانین و مقررات و فرسوده بودن سیستم اداری نیز از عوامل دیگر در کاهش بهرهوری نیروهاست. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، ناکارآمدی نیروی کار در بخشهای دولتی بیشتر از بخشهای خصوصی است. علیاکبر لبافی، کارشناس بازار معتقد است میزان کار مفید در ایران کمتر از ۲۰ درصد است. او به ایسنا گفته: «با وجود اینکه در جهان، میانگین سرمایهگذاری در کار ۱۹.۵ ساعت است و ۸۶ درصد فعالیتها تبدیل به کار مفید میشود، در ایران با ۴۴ ساعت کار موظفی در هفته، کار مفید زیر ۲۰ درصد است و این یعنی ۸۰ درصد دچار بیکاری پنهان هستیم. در دنیا یک بنگاه اقتصادی طی شبانهروز از ۲۴ ساعت ۱۹.۵ ساعت کار میکند که حدود سه شیفت کاری میشود که بهترین حالت ممکن برای ایجاد اشتغال ارزان است.»
در سالهای گذشته بسیاری از کشورها، سیاست کاهش ساعت کاری را در پیش گرفتهاند تا به این ترتیب بهرهوری نیروهایشان را افزایش دهند. در واقع هرچه ساعات کار مفید افزایش پیدا کند، بهرهوری هم بالا میرود و نتیجه مطلوبتری به دست میآید. البته بهرهوری در دنیا هم شرایط مناسبی ندارد. براساس گزارش سازمان توسعه همکاریهای اقتصادی در سال ۲۰۱۵ در مورد رشد بهرهوری نیروی کار در اقتصاد کشورهای موسوم به G7 (هفت کشوری که ۵۰ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند)، کاهش رشد بهرهوری همراه سرعت کند سرمایهگذاری، باعث شده تا در سالهای اخیر افزایش بازده اقتصادی و استانداردهای زندگی در بسیاری از اقتصادهای جهان تضعیف شود.
در میان کشورهای G7، در سال ۲۰۱۵، بهرهوری نیروی کار امریکا بالاتر بوده و سطح تولید ناخالص داخلی آن به ازای هر ساعت کار ۶۸٫۳ دلار برآورد شده است. پس از آن بهرهوری نیروی کار فرانسه، ۶۷٫۵ دلار و آلمان ۶۶٫۶ دلار بوده است. ژاپن پایینترین سطح بهرهوری نیروی کار را در بین این کشورها با ۴۵٫۵ دلار داشته که کمتر از متوسط OECD (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی)، معادل ۵۱٫۵ دلار، بوده است. کاهش رشد بهرهوری نیروی کار در سالهای اخیر به طور گستردهای در سراسر بخشها وجود داشته اما بیشترین کاهش در بخش صنعت، خدمات، اطلاعات و ارتباطات، تامین مالی و بیمه اتفاق افتاده است. براساس گزارشها، سرمایهگذاری ضعیف در ماشینآلات و تجهیزات یکی از عوامل این رکود گسترده در بهرهوری بوده است.
آمارها درباره ایران اما ارقام به مراتب پایینتری را نشان میدهد. رئیس سازمان ملی بهرهوری در خرداد ۹۶ گفته است: «از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ یعنی در یک دوره ۱۴ساله مجموعا رشد اقتصادی ایران حدود ۴.۳ بوده است که یک درصد آن متعلق به بهرهوری است. اما سهم نیروی کار و سرمایه به گونهای بود که تزریق سرمایه که عمدتا از محل نفت بوده توانسته این رشد اقتصادی را رقم بزند. از سوی دیگر سهم نیروی کار تنها حدود سهدهم واحد درصد بوده که چشمگیر نیست.» به گفته طباطبایی، رشد بهرهوری نیروی کار ایران در سال ۹۱، منفی ۸ درصد بوده، در سال ۹۳ به ۳٫۴۲ درصد رسیده و در سال ۹۵ نیز عدد ۸٫۵۹ درصد را نشان داده است. ایجاد تناسب بین میزان ساعت کاری و درآمد، رفع تبعیضهای محیط کاری، تقویت مدیریت، تشویق کارکنان و مبارزه با فساد از جمله راهکارهای اصلی برای افزایش بهرهوری نیروهاست.