شهرام شریعتی، دبیرکل خانه صنعت و معدن تهران خبر داد:
آغاز جنگ بر سر لیتیوم
لیتیوم بهعنوان یک عنصر استراتژیک که هم در باتریهای الکترونیکی و صنایع پیشرفته و هم در صنایع نظامی کاربرد دارد، توجه بسیاری از صاحبان قدرت در جهان را به خود معطوف کرده است. آمریکا، چین و روسیه اکنون بر سر دستیابی به ذخایر لیتیوم جهان با یکدیگر رقابت میکنند. برنده کیست؟ هنوز مشخص نیست. اما به گفته شهرام شریعتی، دبیرکل خانه صنعت و معدن تهران در گفتوگو با هممیهن «تمام جنگهای آمریکای مرکزی و جنوبی برای اینکه آمریکا به آنجا برود یا روسیه، بر سر همین موضوع بوده است. همیشه آنجا جنگ است. آینده دنیا نشان میدهد دسترسی به مواد معدنی چقدر برای کشورها و مخصوصاً صنایع نظامی ارزشمند است. شاید دنیا دوباره در حال تبدیل شدن به بلوک شرق و غرب است.»
این کارشناس صنایع معدنی اما یادآور میشود که اطلاعرسانی درباره کشف لیتیوم در ایران را باید با دقت بیان کرد تا مخاطبان اصلی را دچار سوءتفاهم نکند. او تاکید میکند: «(به نظر میرسد) ارزش معادن در افغانستان، تاجیکستان، کشورهای میانه و ایران بسیار بیشتر از چیزی است که تصور میکنیم.» و بر همین اساس یادآور میشود که در شیوه اطلاعرسانی درباره آن باید حتماً دقت بیشتری به خرج داد.
باتوجه به خبر اکتشاف معدن لیتیوم در همدان، ارزیابی شما از آنچه اعلام شده چیست؟
اکتشاف لیتیوم را برمبنای اکتشاف بخش خصوصی معرفی کردهاند که من تا حدی ناقص میدانم. وقتی در مورد یک عنصر ارزشمند مثل لیتیوم صحبت میکنیم که احتمال دارد در قرن آینده حتی جنگ بر سر نیکل و لیتیوم باشد و افغانستان، آمریکای جنوبی و آمریکای مرکزی از این موضوع متأثر هستند، موضوع دارای اهمیت بیشتری خواهد بود. بنابراین وقتی کسی ادعا میکند به ذخیرهای از لیتیوم رسیده، اصول و مبانیای که باید این موضوع را بیان کند، اندکی متفاوت است. در معادن، دو اصطلاح داریم که متأسفانه مدیران کشور برای بزرگنمایی یا دادن آمار، در بخش خصوصی و دولتی، به آن توجهی نمیکنند؛ «منابع معدنی» و «ذخایر معدنی». منابع معدنی آن بخش از ذخایر معدنی است که ارزش اقتصادی برای استخراج ندارد، اما وقتی در مورد ذخیره معدنی صحبت میکنیم، یعنی بخشی از معادن است که ارزش اقتصادی دارد. من نمیدانم لیتیومی که اکتشاف شده در مرحله منابع معدنی است یا ذخایر معدنی. این را مدیران سازمان صنایع استانی که کشفکردهاند باید اعلام کنند. بهطور کلی در همه دنیا این قانون است که اکتشافات مقدماتی و مطالعاتی معدنی اکتشافی و زمینشناسی و مطالعات بر پهنهها، وظیفه حاکمیت است و لزومی ندارد بخش خصوصی به این قضیه ورود کند؛ آن هم بحثی که برای کشور استراتژیک است؛ مثل اورانیوم. لیتیوم، نیکل، کروم، کُبالت هم عناصر استراتژیک است. اما در مورد آهن، زغالسنگ، مس و روی که صحبت میکنیم، موضوع اقتصادی است. بنابراین باید همیشه این دقت را داشته باشیم که وقتی میگوییم ذخیره بزرگ چند میلیون تنی لیتیوم کشف کردهایم، باید سراغ مفهومی که عرض کردم برویم که ببینیم منبع لیتیوم است یا ذخیره. در اخبار ندیدهام که از کلمه منبع یا ذخیره استفاده کرده باشند. اما اینکه بگوییم ۶ میلیون تن لیتیوم کشف کردهایم، منبع علمی ندارد. مثلاً هسته کرهزمین آهن و نیکل است، اما وقتی به هسته زمین نمیتوان دسترسی داشت هیچ ارزش اقتصادی ای برای ما ندارد. اینکه اورانیوم زیادی پیدا شود اما ارزش اقتصادی نداشته باشد، ذخیره معدنی محسوب نمیشود. متأسفانه از چهار دوره ریاستجمهوری قبل، اعداد و آمار برجسته شدند. انگار سازمانها دوست دارند اعداد و ارقام را بزرگ و امیدبخش ایجاد کنند که نهتنها امیدبخش نیست بلکه ایجاد بیاعتمادی جدی برای کشور به همراه دارد.
طبق منابع خارجی، برآوردی که از لیتیوم ممکن است در ایران باشد، ۶/۱ تریلیون تن تخمین زده شده است. این پیشبینی مرتبط با همین معدن است یا معادن دیگر؟
به جمله قبلیام اصرار میکنم. اگر ۱۰ تریلیون تن باشد، وقتی به ذخیره معدنی تبدیل نشده باشد ارزش اقتصادی ندارد. حتی از سایت خارجی هم که آمار را بگیریم از نظر من هیچ ارزشی نخواهد داشت. افغانستان و آمریکای مرکزی و جنوبی، منابع و بهشتهای لیتیوم دنیا هستند. روسیه، چین، آمریکا و اروپا بهشدت دنبال لیتیوم هستند. بارها در سفرهایی که به روسیه داشتم، شرکتهای خصوصی روسیه به من اصرار میکردند اگر در ایران لیتیوم پیدا کردید، به ما خبر بدهید. لیتیوم موضوعی است که بتوانیم استحصال کنیم و به محصول تبدیل کنیم. اگر نتوانیم در این مورد کار کنیم، در منابع علمی که حداقل من تحقیق کردهام، اینها منبع است و منبعی که قابل استخراج نباشد و ارزش اقتصادی نداشته باشد، از نظر من معدن نیست. دوستان دولتی باید پاسخ دهند که آنچه اکتشاف شده است، منبع لیتیومی است یا ذخیره لیتیومی.
با فرض آنکه به ذخایر لیتیوم دست پیدا کردهایم، اهمیت آن چقدر است؟
چند عنصر استراتژیک بهصورت اکتشافات عمومی معادن داریم. یکسری رادیواکتیو هستند، یکسری لیتیومها و یکسری هم فلزات دیگر که عموماً کاربردهای نظامی دارند و کاربردهای پزشکی و علمیشان از کاربردهای نظامیشان کمتر است. در بحث معدن و صنایع معدنی هم وقتی میخواهیم اطلاعات بدهیم یا اطلاعات مبهم میدهیم یا اطلاعات زیادی میدهیم که طرف نداند با این اطلاعات چه کند. لیتیوم عنصر بسیار ارزشمندی است و حتی میتوان گفت احتمالاً توافقی که برای خروج آمریکا از افغانستان بین چین، روسیه و آمریکا انجام شد، بخشی بهخاطر معادن لیتیوم بود که ارزش نظامی بسیار حائز اهمیتی دارد. اینکه لیتیوم در صنعت و باتریهای لیتیوم کاربرد دارد، بر کسی پوشیده نیست، اما در بخش نظامی این موضوع ارزشمند میشود. قبل از موضوع اکتشاف لیتیوم در همدان، دوستان زیادی از شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران که زیرمجموعه ایمیدرو است، در کویر ایران از معدن خور و بیابانک تا دریایچه ارومیه و بختگان، تا دریاچه نمک قم و دریاچههای در حال خشک شدن زیادی، بررسیهای لیتیومی کردند که آیا ایران که دارای معادن بزرگ نمکی است، لیتیوم هم دارد یا خیر. تمام این مطالعات با شکست روبهرو شد. یکدفعه دیدیم اخبار آمد که یک ذخیره لیتیومی پیدا کردهایم. این ذخیره لیتیومی نحوه بیان و گزارشدهیاش مشابهتهایی با برخی گزارشها در گذشته داشت. گاهی آقای صالحی که رئیس سازمان انرژی اتمی بود، در مصاحبه میگفت هشت هزار تن اورانیوم پیدا کردهایم و اینها را که کنار هم میگذاریم از نظر من بیشتر مانورهای خبریای است که میخواهیم اعلام کنیم ما این دسترسی و تکنولوژیها را داریم. اینکه این گفتهها واقعیت دارد یا نه، برمیگردد به صحبتهای قبلی که تفاوت منابع و ذخیره معدنی را تشخیص دهیم. کشور کارشناس دارد، ولی کارشناسها ممکن است سکوت کنند. اینکه بخواهیم سره را از ناسره تشخیص دهیم، کار دشواری نیست. سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور بهعنوان بزرگترین متولی بخش اکتشافات در ایران باید اعلام کند اگر بخش خصوصی این کار را کرده، آیا منبع بوده یا ذخیره. من به این قضیه اصرار دارم؛ اینکه هیچوقت بخش خصوصی حق اکتشاف اورانیوم را ندارد. لیتیوم هم در همان حکم است. ولی وقتی موضوع را رسانهای میکنیم، یعنی یک جای داستان میلنگد. وقتی درباره اورانیوم صحبت میکنیم، در مطبوعات در حد بیان موضوع مطرح میشود ولی نمیدانیم چه مقدار با چه عیاری استحصال میشود. در مورد لیتیوم هم همینطور خواهد بود. در افغانستان، بولیوی، آرژانتین، برزیل مشابه این موضوع را داشتهایم. در مورد نیکل، کرم، کُبالت که در صنایع نظامی استفاده میشود حساسیتهایی نه در ایران که در کل دنیا وجود دارد. بنابراین برای تشخیص سره از ناسره خواهناخواه باید این توانایی را داشته باشیم. اطلاعاتی که الان رسانهها، دوستان و کارشناسان به ما دادهاند، بسیار ناقص است و من از دکتر شهیدی خواهش میکنم شفاف بگویند. متولی اول اکتشافات در ایران باید در جریان باشد. اگر در جریان نیست یا نمیخواهد بیان کند، موضوع دیگری است. با توجه به ارزش لیتیوم در صنایع الکترونیکی و نظامی، این عنصر یک ذخیره ملی محسوب میشود. از آنجایی که اصل ۴۴ قانون اساسی معادن را جزو انفال میداند، باید شفافیت لازم در اینخصوص اعلام شود. اینکه اعلام کنیم و برویم، خدای ناکرده ذهن را میبرد به سمت اینکه بزرگترین میدان نفتی دنیا در چالوس پیدا شده و یکدفعه در اخبار گم شد. اگر قرار است اعلام نکنیم، از همان اول چیزی نگوییم. اگر اعلام میکنیم با جزئیات بگوییم. برخی موضوعات ممکن است راهحلها یا پازلهای گمشده اکتشافات کشور باشد. اگر این ذخیره برای ما استراتژیک است باید سعی کنیم بیشترین مسائل امنیتی را لحاظ کنیم و اگر نیست، پروپاگاندا نکنیم. ذهنها را به سمت دیگر هدایت نکنیم. هیچکس توقع ندارد وقتی سازمان انرژی اتمی اکتشافات رادیواکتیوی میکند، اخبارش را در اختیار عموم قرار دهد. ولی در هر حال با پول مالیات و بیتالمال و پول نفت این اکتشافات انجام میشود. در مورد این شرکت هم اگر بخش خصوصی است، بنابراین باید اطلاعاتش صددرصد خصوصی و در اختیار شرکت خصوصی بماند و او لیتیوم را با تکنولوژی ای که از خارج از کشور میآورد، تبدیل به محصول کند، چون ما در کشور، تکنولوژی اقتصادی لیتیوم نداریم چراکه در کشور در زمینه لیتیوم کار نکردهایم. اگر این اطلاعات مربوط به بخش عمومی و دولتی است که باز هم آن مقدار اطلاعات را در اختیار نداریم که در موردش صحبت کنیم.
وقتی با این حساسیت موضوع را طرح میکنید، این سوال ایجاد میشود که موارد مصرف لیتیوم دقیقاً در کدام بخشهاست؟
نمیتوانم بگویم اما کاربرد لیتیوم صرفاً در صنایع باتریسازی نیست. اما بدانید که اگر یک معدن بزرگ لیتیوم داشته باشیم، میتوانیم سالها درِ چاههای نفت و گاز را ببندیم. برای هر کشوری استراتژیک است؛ همینطور که برای افغانستان هم بوده. تمام جنگهای آمریکای مرکزی و جنوبی برای اینکه آمریکا به آنجا برود یا روسیه، بر سر همین موضوع بوده است. همیشه آنجا جنگ است. آینده دنیا نشان میدهد دسترسی به مواد معدنی چقدر برای کشورها و مخصوصاً صنایع نظامی ارزشمند است. شاید دنیا دوباره در حال تبدیل شدن به بلوک شرق و غرب است. ارزش معادن در افغانستان، تاجیکستان، کشورهای میانه و ایران بسیار بیشتر از چیزی است که تصور میکنیم. ما در ایران تمام اکتشافاتمان سطحی بوده، در افغانستان حتی اکتشافات سطحی هم انجام نشده است. وقتی به عمق هزار متری زمین میرویم، همان کاری که روسها، آمریکاییها، استرالیاییها، کاناداییها و چینیها خوب بلد هستند، میبینیم معادن سطحی ۱۰۰ متری و ۲۰۰ متری نیستند. ما درباره اعماقی صحبت میکنیم که مواد معدنی استراتژیک ممکن است در آن وجود داشته باشد. من هر جملهای که صحبت میکنم میگویم که اینها تصوراتم است و احتمال دارد که اینگونه باشد، بنابراین چون در مورد یک علم صحبت میکنیم، سعی میکنیم همیشه احتمالات را هم دخیل کنیم.