بازار؛ گروه صنعت: تحریم ها ضربه بزرگی به کسب درآمدهای ارزی سالانه کشور زد و برای بازده زمانی به نسبت طولانی باعث کاهش ارزآوری از محل صادرات نفتی و غیرنفتی شد. امروز نیز علی رغم اینکه قدری بر درآمدهای ارزی کشور افزوده شده اما چالش دیگری پیش روی صنعت گران برای صادرات محصولاتشان قرار گرفته است؛ چالشی که منشا اصلی آن نه خارجی بلکه فقط داخلی است.
بر این اساس به اعتقاد فعالان صنایع مختلف بخش نامه های خلق الساعه همواره باعث سردرگمی کسانی که تولید صادراتی دارند می شود و بر تعداد بازارهایی که هر روز از دست می رود و کشورهای دیگر آن ها را تصاحب می کنند افزوده می شود.
قوانین داخلی باعث از دست رفتن اعتبار تجار
در این رابطه آرمان خالقی عضو هیئت مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت در خصوص این موضوع که چرا طی سال های اخیر و فرا گرفتن شیوه های دور زدن تحریم ها هنوز درحال از دست دادن بازارهای صادراتی باقی مانده از قبل از تحریم ها هستیم در پاسخ به خبرنگار بازار بیان داشت: آنچه باعث شد ایران در سال ۱۴۰۱ و سال های ماقبل از آن به عنوان یک صادر کننده خوب در دنیا معرفی نشود این است که شاید کالای خوب تولید کنیم اما همچنان نمی توانیم بر روی تعهدات صادراتی خود پایبند باشیم؛ چرا که کشوری که تحت تحریم است تمام مبادلات آن تحت شعاع این موضوع قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه بیشتر از تحریم های خارجی، قوانین و مقررات داخلی بر روند صادرات محصولات تاثیر گذاشته است افزود: این تولیدکنندگان هستند که با بخش خصوصی کار می کنند و تعامل دارد بنابراین اگر به دولت کشوری کالایی را بفروشیم موضوع تحریم ها اهمیت می یابد. بنابراین وقتی یک تاجر ایرانی با تجار اروپایی، آسیایی و یا آفریقایی دست به معامله می زند، اعتبار و اعتماد تجار به یکدیگر است که اهمیت می یابد و نقش تحریم ها کمرنگ تر می شود.
خالقی ادامه داد: هر چقدر تجار با یکدیگر تعامل خوبی داشته باشند اما هر یک نتواند به تعهدات خود در زمان مناسب عمل کند اعتبار خود را مقابل یکدیگر از دست می دهند. این تعهد هم می تواند در نحوه و سر زمان بودن تحویل کالا یا پول باشد. بنابراین این جای تاسف دارد که طی سال های اخیر خیلی از فعالان اقتصادی کشور به واسطه ناهماهنگی های به وجود آمده در دستگاه ها و نهادهای کشور اعتبار چندساله خود را از دست داده اند.
افزایش هزینه های تولید با ادامه تحریم ها
عضو هیئت مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت در خصوص کاهش یافتن بازارهای صادراتی کشور طی سال های اخیر گفت: در حوزه صادرات یک مساله اولیه هم باید مد نظرمان باشد، تجارت یک کار دو سویه به خصوص در تجارت بین کشورها است. شاید به شرکتی که کالایی می خواهد در کشور پخش کند بتوانیم کالا بدهیم و قرار نیست کالا بگیریم و باید پول بگیریم. بنابراین باید شرایط مبادله پولی فراهم باشد اما وقتی با یک کشور تراز تجاری را در نظر می گیریم کشورها فکر می کنند زمانی که از ایران قرار است مقدار مشخصی ریال یا دلار خرید کنند در مقابل آن باید چقدر خرید کنند. یعنی همه به خرید کالای تهاتری فکر می کنند.
چرا باید تحریم باشیم؟ چرا راه سخت را انتخاب می کنیم؟ آیا راه های راحت تری برای تجارت وجود ندارد؟
خالقی اضافه کرد: برای اینکه معاملات ما با کشورهای دیگر موفق باشد باید حس برد برد در هر دو طرف ایجاد شود؛ یعنی آنچه که او دارد و به درد بنده می خورد را به خوبی گزینش کنم و تجارت را به درستی انجام دهم. این شناسایی موقعیت های تجاری این چنینی به خصوص برای فعالان صنایع ایران بسیار مهم است؛ چرا که نقدینگی را بین کشورها نمی توانیم به سادگی جا به جا کنیم. بنابراین طرفین تجاری ما باید کسانی باشند که وقتی کالایی را به کشورشان می فرستیم و کالایی را از آن ها خریداری می کنیم مبادلات مالی مان در کشور خودمان اتفاق بیفتد نه اینکه بین دو کشور باشد.
وی با اشاره به شیوه های تجاری فوق به عنوان راهکارهای دور زدن تحریم ها ادامه داد: البته مساله مهمتر از مواردی که گفته شد این است که چرا باید تحریم باشیم؟ چرا راه سخت را انتخاب می کنیم؟ آیا راه های راحت تری برای تجارت وجود ندارد؟ مگر در شرایط غیر تحریمی راحت تر نمی توانیم تجارت کنیم؟ راحت تر نمی توانیم اقتصادمان را بچرخانیم؟ برای مردم مان نمی توانیم راحت تر امکانات فراهم کنیم؟ آیا نمی توانیم قیمت ها را پایین تر بیاوریم؟ بپذیریم تحریم هزینه های تولید را در تمام عرصه ها بالا برده است.
ضرورت کاهش فشار قوانین داخلی برای ادامه تولید
خالقی در خصوص چالش های صنعت خودروسازی در شرایط تحریم بیان داشت: ناکارآمدی خودروسازی کشور به جای خود اما فرض کنید در شرایط غیر تحریمی خودرو تولید کنیم؛ خودروسازی که با تکنولوژی جدید کار کند و قیمت تمام شده ارزان تر تجهیزات را فراهم کند خودرو هم ارزان تر به دست مردم می رسد. بنابراین این پول اضافه ای که برای مثال برای خودرو، مواد خوراکی و پوشاک می دهیم همگی هزینه های سربار است که می توان آن ها را رفع کرد. خیلی سال است که این را می گویم و یک سوال اساسی در اقتصاد است که هر کاری می خواهید انجام دهید اما به چه قیمتی؟ این قیمت فقط پول نیست، زحمت و ریسکی است که بخاطر تصمیمی که گرفته می شود است.
وی افزود: در تمام مناسبات اقتصادی مان نیز باید این به چه قیمتی را از خود بپرسیم، حالا چه اقتصاد و چه سیاست باشد. بنابراین باید بدانیم چه می دهیم و چه می گیریم. وقتی این را ارزش گذاری کردیم و سنجیدیم و خیالمان راحت شد نسبت به کاری که انجام می دهیم اطمینان خاطر پیدا خواهیم کرد. الان در مورد موضوع تحریم هم قاعدتا به چه قیمتی سوال مهمی است. کارهای زیادی می شود برای حل این موضوع انجام داد. وقتی می گوییم راه کار چیست برای معلول راه کار می دهیم که آن را انجام دهیم. بنابراین باید به دنبال ریشه یابی مساله باشیم. یکسری از موضوعات را باید از ریشه حل کرد و دیگر گرفتار جزئیات و راه کاری که چطور ارز را تخصیص دهیم و چطور ارز را به کدام گروه از صنایع و به چه نسبتی بدهیم و اولویت چیست؟ دشواری هایی است که گرفتار آن شده ایم.
این عضو هیئت مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ادامه داد: به هر حال باید بدانیم که وقتی تحریم هستیم کارها سخت تر می شود و کارکردن با دنیا سخت تر است یک کار هم با دنیا می خواهیم انجام دهیم باید کار را در داخل آسان کنیم. نمی شود با شرایط جنگ اقتصادی و تحریم و با بروکراسی که از قبل ارث بردیم کار بهتری انجام دهیم.
وی افزود: همیشه می گویم هر چقدر فشار از بیرون بیشتر شود باید فشار داخلی را کمتر کرد. بروکراسی را باید برداشت و مقررات دست و پاگیر را به حداقل کاهش داد و زمینه کار و فعالیت را باید آسان کرد تا بتوانیم جبران کنیم. نمی توانیم تحریم داخلی و خارجی هم داشته باشیم و مدام به آن اضافه کرد و انتظار داشته باشیم که رشد صادراتی داشته باشیم و بخش تولید را حفظ کنیم. خیلی سخت افزاری و پولی نیست، نرم افزاری و در دست دولت است که بتواند این شرایط را تسهیل کند.
لجستیک فرسوده مانعی برای صادرات
عضو هیئت مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت بیان داشت: صادرات بحث مبادله مالی را دارد که باید ساز و کار آن رعایت شود حالا چه تهاتری و چه روش های جدید را باید برای آن فکری کرد؛ یعنی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و امثال آن راه حل این را مشخصا بگویند می خواهند چه کنند؟ اگر می خواهیم تغییری را شاهد باشیم. موضع بعدی که مهم است یک سری از زیرساخت های حمل و نقلی است که خیلی مهم است و نمی توان بدون اینکه کامیون های کاملا مجهز و استاندارد داشته باشیم صادرات کنیم. باید کالا را نزدیک مرز تحویل دهند و به داخل سرزمین ما بیاید و آنجا بار بزنند.
با ناوگان های ریلی کُند، تکنولوژی فرسوده و غیره نمی توان صادرات داشت
وی با اشاره به فرسودگی کل سیستم حمل و نقل کشور اعم از ریلی، زمینی، هوایی و دریایی افزود: با این وضعیت می شود کار کرد اما نمی توان رقابت کرد. چندان توجیه پذیر نیست که از سود بزنیم تا هزینه حمل و نقل را بدهیم. باید پرسید آیا می توان کالای سریع الفساد را بدون یخچال حمل کرد؟ نمی شود. قاعدتا باید ناوگان سرد خانه دار چه در ریلی و غیره فراهم باشد. ما شرکت های حمل و نقل خیلی بزرگ جهانی را در کشور نداریم. این درحالی است که معتقد هستیم در چهار راه طلایی اقتصادی دنیا قرار گرفته ایم و باید هاب ترانزیت منطقه باشیم. برای هاب شدن هم نیاز به برنامه و تجهیزات داریم.
خالقی ادامه داد: الان با این ناوگان های ریلی و با سرعت پایین، تکنولوژی فرسوده و غیره نمی توان این کار را انجام داد و این امر سرمایه گذاری می خواهد. به طور جد نیازمند سرمایه گذاری هستیم. حداقل باید بتوانیم بار دیگران را حمل کنیم. وقتی بارمان را کسی نمی خرد، باربری که می توانیم انجام دهیم.
وی تاکید کرد: ایران ظرفیت هاب ترانزیتی منطقه شدن و به دنبال آن هاب تجاری منطقه شدن را دارد. نمی توانید هاب تجاری بشوید اما حمل و نقل فراهم نباشد. چطور است کشوری همچون امارات با آن مساحت کم هاب تجاری می شود و عمده کالای ایران هم از امارات می آید. چطور است که کالای ما باید امارات برود، تخلیه و دوباره بارگیری شود و دوباره به ایران بیاید؟ نقص ما کجا است؟ بالاخره یک نقصی داریم که چنین اتفاقاتی رخ می دهد.
ضرورت فراهم کردن زیرساخت های صادرات
این فعال صنعتی با اشاره به ظرفیت پایین بنادر کشور برای فعالیت های تجاری گفت: بنادر ما اکنون ظرفیت باری که در آنجا تخلیه می شود و مربوط به کشور است را ندارند بعد می خواهیم هاب منطقه شویم و برای دیگران هم حمل و نقل انجام دهیم؟ آیا با این وضعیت بنادر و دپویی که در آن ها رخ می دهد و فساد مواد غذایی در آنجا زیاد رخ می دهد می توان برای مثال ترانزیت روسیه شد؟ قاعدتا قرار بود این کار را انجام دهیم و ظرفیت اقتصادی آن وجود دارد.
وی افزود: معنای صادرات مجدد در کجاست؟ ما کالا را بیاوریم اینجا و به مناطق مختلف صادر کنیم. کدام کشور ظرفیت ما را دارد که نتوانستیم از آن استفاده کنیم. بنابراین حتی بدون سرمایه گذاری و تولید، در صادرات مجدد ثروتی است که برای کشور کفایت می کند. این موضوعی است که خیلی باید آن را جدی بگیریم.
خالقی ادامه داد: وقتی می گوییم به صادرات فکر می کنیم فقط ارسال چند سنگ معدن و کالای کشاورزی به صورت خام و بدون بسته بندی مناسب یا بدون فرآوری نیست. علاوه بر این برای صنایع دستی نیز هنوز تعریف درستی برای صادرات نداریم. به طوری که اکنون نه تنها برند کل فرش ایرانی را از دست دادیم بلکه نتوانستیم حتی یک برند سازی درست انجام دهیم که از فرش ایرانی مراقبت کند. همچنین نتوانستیم علیه کشورهایی که به نام ایرانی کار می کنند اقامه دعوا کنیم و جلوی آن ها را بگیریم و حرمت طرح و فرش ایرانی را حفظ کنیم.
سفرای ایران در کشورهای خارجی علاوه بر ماموریت های کنسولی، باید سفیر اقتصادی ایران هم باشند
این فعال صنعتی تصریح کرد: صادرات باید سیاستی داشته باشد و نهاد متولی آن باید پشت این کار باشد. همچنین باید یک نقشه کاربردی و راهبردی در حوزه تجارت خارجی داشته باشیم. در آنجا باید تکلیف دستگاه معلوم شود؛ یعنی وزارت خارجه باید بداند سفیری که در کشور خارجی حضور دارد علاوه بر ماموریت های کنسولی، باید سفیر اقتصادی ایران هم باشد.
وی افزود: بنابراین سفیر باید کسی باشد که کار اقتصادی بلد و دنبال حل کردن مشکلات باشد. ما باید به دنبال مراکز تجاری کشور باشیم. باید بگذاریم مراکز تجاری رسما ایجاد و کار را دنبال کنند. همین الان زیر ۱۰ نفر رایزن بازرگانی در دنیا حضور دارند این درحالی است که بازار به این وسعت و این همه کشور در دنیا است. کسی که دغدغه اقتصادی دارد و آن طرف برود و اطلاعات آن ها را به ما برساند و از آن طرف هم اطلاعات ما را داشته باشد و تسهیل گر باشد نداریم. کسی که بتواند فرصت های مشترک تجاری را تشخیص دهد و تجار را بهم برساند.
عضو هیئت مدیره خانه صمت ادامه داد: اینکه فرض کنید اتاق بازارگانی مشترک داریم آیا اتاق بازرگانی مشترکی بین ما دو کشور قرار دارد؟ این اتاق بازارگانی قرار است چه کند و چقدر باید اثرگذار باشد؟ این ها جزو مواردی است که انتظار می رود در اتاق بازارگانی ۱۴۰۲ در خدمت تجارت کشور ما و کشور متقابل قرار بگیرد.
وی ادامه داد: بخش دیگر این است که قاعدتا نیازمند آموزش هستیم، کسی که زبان تجاری خارجی را بلد باشد و جسارت خارج شدن از دفتر کارشان را داشته باشد؛ یعنی وقتی می خواهیم به بازار آفریقا ورود کنیم حداقل باید کارشناس ما ۶ ماه در افریقا بماند. نیاز سنجی کند و کار را اداره کند؛ کاری که نفرات کشورهای موفق انجام می دهند. بنابراین نمی توانیم در کشور بمانیم و انتظار داشته باشیم که کالاهایمان را کسی بخرد.