سازمان ها در مسير هدف از پيش تعيين شده اي گام برمي دارند، براي تحقق آن هدف برنامه دارند و در اجراي برنامه از قواعد پيروي مي کنند.
يک شرکت پيشگام، تنها يک مدير ندارد؛ بلکه همه کارمندان، مديران آن هستند و هرکس در بخش خود، توانايي انجام درستِ کار درست را دارد. اين شرکت قائم به فرد نيست؛ متکي بر جمع ، بر «ما» استوار و از « من» به دور است.رهبران ممتاز، راهبران سازمان هاي متمايز هستند؛ اما رهبر يک سازمان موفق چه ويژگي هايي دارد؟
در دسترس بودن
امکان برقراري ارتباط مستقيم و بي واسطه کارمندان، از ويژگي هاي آشکار يک رهبر توانمند است. او در ميان کارکنان است، از اوضاع آنها باخبر است و در جلسات منظم و غيرمنظم براي شنيدن ديدگاه ها يا نظرات کارکنان خود حضور دارد. رهبر سازمان موفق، هم مطالبه گر است و هم پاسخگو.
نقدپذيري
تجربيات جهاني، بيانگر آن است که نظرات برآمده از تفکر کارشناسي درون سيستمي، عموماً در بهبود فعاليت ها و روندها مؤثر است. يک سازمان موفق، سازوکاري را طراحي مي کند که در آن، امکان انعکاس نظرات همه ذينفعان به شکل دوره اي به مديريت، به منظور بررسي و لحاظ کردن در صورت مفيد بودن وجود داشته باشد.
مشورت پذيري
بهره مندي از خردجمعي ناشي از رأي صاحبنظران مشفق، ويژگي آشکار در رهبران ممتاز است. همواره در اطراف چنين راهبري، مجموعه اي از مشاوران توانمند و دلسوز هستند که مي دانند نظراتشان کاربردي است و به موقع استفاده مي شود. انتخاب راه درست از ميان راه هاي متعدد پيشنهادي و انعطاف پذيري مناسب در تغيير مسير نادرست يا حتي اذعان به اشتباه، تنها در رهبران موفق سازمان هاي متعالي ديده مي شود.
ايجاد انگيزه جمعي
هدف مشترک، برنامه مشترک و منافع مشترک؛ شاه کليد موفقيت در مجموعه هاي امروزي است. شايد مهم ترين هنر رهبر، در ايجاد اين انگيزش در ميان تک تک اعضاي مجموعه باشد که موفقيت « من» در گرو موفقيت «ما»ست. بديهي است درصورت پديد آمدن چنين نگرشي؛ کارمند، سازمان را از آنِ خود و خود را از آنِ سازمان مي داند، «يکي براي همه، همه براي يکي».
در اين سازمان، پرکردن ساعات کاري اولويت نيست؛ بلکه به سرانجام رساندن درستِ کار، وظيفه و اصل اوليه است. چنين نيروي انگيزاننده اي را تنها يک رهبري روزافزون متعالي مي تواند ايجاد کند و در ميان جمع قوام بخشد. البته، ويژگي هايي چون: برنامه ريزي، اهميت جدايي مديريت از مالکيت و عوامل ديگري را نيز مي توان به موارد يادشده افزود که به نظر مي رسد در ذيل چهار مورد بيان شده مي گنجند.
مصداق هاي رهبري سازماني موفق در ايران فراوانند؛ اگرچه شايد يکي از دلايل افول بنگاه هاي اقتصادي، نداشتن مديريت قوي و با دانش و به معني واقعي «پيش برنده» در سازمان هاست. يک رهبر موفق پيش قراول است؛ نظاره گر نيست، او خود پرچم را بالا برده و برفراز نگه مي دارد و در ميانه ميدان حضور دارد.
تک تک فرماندهان و سربازان دفاع مقدس، نمونه رهبران موفق سازماني در اين کشورند: «فرماندهان سرباز».
سید عبدالوهاب سهل آبادی- رییس خانه صنعت، معدن و تجارت ایران