راههای تأمین مالی برای احیای واحدهای صنعتی چیست؟
آرمان خالقی
عضو هیأتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران
زمانی که موضوع راهاندازی کسب و کار و سرمایهگذاری مطرح میشود ذهنها به سمت بانک و منابع بانکی میرود و اما این پیشفرض وجود دارد که منابع بانکی محدود است و قاعدتاً بانکها میدانند که مشتریشان چه کسانی هستند و عمده منابعشان مشخص است که در طی سال به چه سمت و سوی میرود. بعضاً بانکها مشتری ثابت دارند که سالانه به این افراد وام تخصیص میدهند و یا وام آنها را تمدید میکنند. از آنجا که منابع بانکی محدود است و تمام مشتریهای ثابت درخواست تمدید وام دارند و تعداد محدودی جدید وارد میشوند، بانکها در ارائه تسهیلات برای راهاندازی کسب و کارها نمیتوانند فعالانه عمل کنند. از سویی با توجه به شرایط سختی که برای دریافت تسهیلات وجود دارد، بانکها به عنوان یک مانع بین فعالان اقتصادی شناخته میشوند.
حال سؤال این است به غیر از بانک روش دیگری در دنیا برای ارائه تسهیلات وجود ندارد؟ حتی درخصوص روشهای پرداخت تسهیلات بانکی اصولاً قراردادهایی که برای پرداخت و تأمین نقدینگی و منابع مالی بخش تولید استفاده میشود قراردادهای محدود و یا روشهای محدود است. یعنی یکسری قراردادهای مشارکت برای ساخت، قرارداد سرمایه در گردش است و یا قرارداد جعاله است؛ در حقیقت چند روش مرسوم و معمول است. اما اگر بحث باشد که سراغ سایر روشها برویم، بازار سرمایه را میتوان مطرح کرد. سال گذشته به دلیل وضعیتی که در مورد بازار سرمایه ایجاد شد اعتماد عمومی نسبت به بورس بشدت شکسته شد هماکنون نیز بازار سرمایه نمیتواند خود را پیدا کند. افرادی که وارد بورس شدند انتظار داشتند که بتوانند سود سریعالوصول داشته باشند که محقق نشد. لذا هر مقدار پولی که بخواهد در بازار سرمایه تزریق شود، سهامداران انتظار درآمدهای سود سریع را دارند در غیر اینصورت از آن بازار خارج میشوند. بنابراین در حال حاضر بازار بورس هم روش مطمئنی برای تأمین نقدینگی بخش تولید نخواهد بود. با وجود این باید بازار سرمایه تقویت شود تا بتوان از پتانسیل آن برای توسعه صنعتی کشور بهره برد، چرا که این بخش قابلیت تأمین نقدینگی حوزه تولید را دارد. نکته دیگر که میتواند در تأمین نقدینگی احیای واحدهای صنعتی کمک کند، لیزینگها است. بحث لیزینگ به این شکل است که قاعدتاً یک شرکتی یا یک مجموعهای وجود دارد که سرمایهای دارد و این سرمایه را برای تأمین خرید کالا، تجهیزات، ماده اولیه و هر چیز دیگر به مخاطب خود به صورت قسطی تخصیص میدهد که بعد از پرداخت اقساط مالکیت به تولیدکننده میرسد؛ با این روش اجاره به شرط تملیک اتفاق میافتد. این نوع روش هنوز در کشورمان جا نیفتاده است. ما باید به این سمت حرکت کنیم. روش دیگری هم وجود دارد که آن فعالسازی شرکتهای سرمایهگذاری است. اگر این روش عملیاتی شود میتوان تأمین نقدینگی را به غیر از بانکها دنبال کرد. برای تحقق این امر نیازمند سرمایهگذاران ریسکپذیر هستیم. شرکتهای سرمایهگذاری ابزار و کمکهایی را میخواهند که بهواسطه آن بتوانند جلوی سوخت شدن سرمایهشان را بگیرند.
شرکتهای سرمایهگذاری قاعدتاً باید بتوانند ریسک را تشخیص دهند و نوع ورودشان به حوزه تولید در قانون تجارت اصلاح شود تا به عنوان سرمایهگذار وقتی وارد یک شرکت میشوند ورود و خروج آنها با سهولت بهتری انجام شود تا بعد از تقویت یک مجموعه بتوانند وارد مجموعه دیگری شوند و آن را به سوددهی برسانند. اینگونه شرکتها نیازمند حمایتهای همه جانبه از سوی دولتها هستند. در این میان ما به بیمهها نیاز داریم که ریسک پرداخت تسهیلات را پوشش دهد. در خیلی از کشورها این موضوع یک عرف است. میتوان بیمه نامه را به بانک برد و براساس آن تسهیلات گرفت. در حقیقت بیمه نامه جایگزین وثیقه ملکی خواهد شد که اکنون بانکها از تولیدکنندگان طلب میکنند. استفاده از کنسرسیومها و هلدینگها هم بخش دیگری هستند که متأسفانه مورد توجه قرار نگرفتند. با حرکت به این سمت سرمایهگذاری مشترک راحتتر خواهد شد. ابزار مهم دیگری که طی این سالها از آنها استفاده نشده، تهاتر است. اگر بتوانیم بازارهای تهاتری را شکل دهیم و پشتیبانی قانونی و قضایی از آن داشته باشیم قاعدتاً خیلی نیاز به گردش نقدینگی نخواهیم داشت. در بازار تهاتری شما یک اعتباری دارید بدین جهت دیگر پول جابهجا نمیشود بلکه اعتبار جا به جا میشود.