بخش صنایع غذایی در کشور از جمله حوزههای بسیار مهم است که تاثیر مستقیم بر حوزه سلامت جامعه و صنعت کشاورزی دارد. تنوع بالای محصولات در این صنعت و گستردگی زیاد آن موجب میشود در بسیاری موارد منافع بخشهای مختلف در این بخش در تعارض با یکدیگر قرار بگیرد. عدم طراحی سیستم تصمیمسازی مناسب در این عرصه، موجب میشود هر گونه اخلال در این صنعت، سلامت غذایی مردم، اشتغال وتولید جوانان و منابع ارزشمند آب و خاک کشور را در معرض انواع مخاطرات قرار دهد. تحت این شرایط، وجود یک مرجع سیاستگذار، به منظور کاتالیز منافع فعالان صنایع غذایی، و هدایت آنها در جهتی که حافظ منافع ملی باشد اجتنابناپذیر است. موضوعی که مسوولیت آن در حال حاضر بهعهده کانون صنایع غذایی کشور است. بهمنظور آشنایی با نحوه عملکرد این سازمان و بررسی مسائل و مشکلات صنایع غذایی، از زاویه دید خبرگان این بخش، گفتوگویی با رییس محترم این کانون، سیدمحمدرضا مرتضوی انجام دادیم. اهمیت نظریات رییس کانون بهواسطه تعامل مستمر با تولیدکنندگان و فعالان انجمنهای مختلف صنایع غذایی، همچنین مسوولان اتاق بازرگانی کشور، دید روشنی از وضعیت فعلی صنایع غذایی، پتانسیلهای موجود و رویههای تعریف شده در این بخش ارائه میدهد.
مرتضوی دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران بیان میکند حضور انجمن در بین فعالان بخشهای مختلف صنعت، منحصر به سیستم اقتصادی کشور ما نیست و امری است که بهطور معمول در تمام دنیا وجود دارد. در کشور مانیز به واسطه فعالیت گسترده صنعتگران در این حوزه، امروزه کانون صنایع غذایی نقشی کلیدی در کاهش اصطکاک بین جریان منافع بخشهای مختلف و تسهیل امور تولیدکنندگان دارد. عدم کارکرد مناسب کانون و یا تعامل نامناسب دولت با این بخش، حاصلی جز عدم تقارن اطلاعات در سیستم اقتصادی و تضاد منافع نخواهد داشت. پدیدهای که نتیجه نهایی آن کسب سود بیشتر برای یک بخش به قیمت سرکوب شدن بخشی دیگر است. رییس کانون صنایع غذایی ایران از جمله دلایل مهم در بروز مشکلات این صنعت و ایجاد شکاف بین ظرفیت واقعی آن با توان فعلی را نحوه نگرش دولت بر صنعت غذایی میداند. مرتضوی بیان میکند از جمله مهمترین سیاستهای نادرست در این زمینه، سیاست تثبیت قیمت است. سیاستی که بهجای هدایت رفتار تولیدکنندگان برای رقابت کیفی سالم و تلاش برای افزایش بهرهوری، آنها را به تلاش برای انطباق خود با قیمتهای تعیین شده و کاهش هزینههای خود، از طرق مختلف خواه کاهش کیفیت سوق داده است.
او بیان میکند ایجاد نظام بازار آزاد و رقابت سالم در این صنعت، ضمن بهبود وضعیت کیفی و قیمتی محصولات این حوزه، موجب افزایش بهرهوری و کاهش هرز منابع در بخش کشاورزی نیز خواهد شد. ارتباط تنگاتنگ این صنعت با بخش کشاورزی ایجاب میکند با توسعه این صنعت، بخش کشاورزی نیز به سمت رویههای بهینه تولید حرکت کند. اما در یک ارزیابی کلی، مرتضوی از یک طرف صنایع غذایی را درگیر دخالتهای زیاد دولت دانسته، از طرف دیگر سیاستهای حاکم بر بخش کشاورزی بهخصوص در حوزه آب را مغایر با اهداف توسعهای میداند. پیامدی که اثر نهایی آن کوچکتر شدن اندازه این دو بخش در اقتصاد کشور و سرکوب صنایع تبدیلی خواهد بود. یکی از معضلات دیگری که رییس کانون آن را مانعی بزرگ بر سر راه توسعه این بخش میداند نحوه تعامل ما در تجارب با کشورهای خارجی است. او میافزاید تصمیمسازان حوزه تجارت ما باید در نظر داشته باشند هر فرصت تجاری که از دست میرود، بهمثابه از دست رفتن بخشی از پتانسیل صنعت، تولید و اشتغال جوانان است؛ بنابراین مسئولان باید در این زمینه دقت نظر بالایی داشته باشند. در حال حاضر پیروی از قوانین بانکی در تعاملات مالی بینالملل یک ضرورت برای این صنعت است، که در کنار ارائه تسهیلات ارزان قیمت، باید مورد توجه دولت و مجلس قرار گیرد.
توضیح اجمالی در مورد کانون صنایع غذایی بدهید؟
بهطور کلی ضرورت ایجاد فدراسیونها در رشتههای مرتبط صنعتی و تجاری، از آنجا شکل گرفت که بعضی سندیکاها و انجمنها در نقاطی که منافع آنها با هم در تضاد است و همخوانی ندارد، نیاز به یک مرجع تعیینکننده برای قانونگذاری در جهتی که منافع همگان را در نظر بگیرد احساس. البته فدراسیونها میتوانند به شناسایی نقاطی که منافع بخشهای مختلف با هم همپوشانی و ارتباط موثر دارد نیز وارد شده و به خلق پتانسیلهای جدید و بالا بردن بهرهوری کمک کنند. در قالب یک مثال ساده تصور کنید که شما در انجمنی فعالیت دارید که نیاز به واردات شکر با قیمت مناسب برای افزایش سطح تولیدات خود دارد؛ بنابراین واردات شکر یک اولویت برای شماست، اما پیش از انجام این امر، اطلاعات شما باید در کانون، فیلتر شده و این سازمان آن را با سایر ارگانهای وابسته متقارن کند. بهدیگر بیان، آنها نیز باید بررسی کنند واردات این کالا در تضاد با منافع انجمن های دیگر نباشد، حال تصور کنید در همین زمان انجمن تولیدکننده شکر و انجمن کشت و زرع چغندر و نیشکر، قصد افزایش تولید خود در کوتاه مدت را داشته باشند؛ این همان نقطهای است که تضاد منافع به وجود میآید و نقش کانون در کاتالیز منافع انجمنها و تولید اشتغال ملی به نقشی حیاتی در سیستم اقتصادی بدل میشود. فدراسیونها یا کانونها در حقیقت مرجعی برای حفظ منافع ملی از تولیدکننده گرفته تا مصرفکننده نهایی هستند. ایده تشکیل کانون در کشور، از حدود ۲۰ سال پیش شکل گرفته و امروزه نزدیک به ۴۰ انجمن عضو آن هستند. بدون تردید پیشبرد اهداف این سازمان باید با حضور خبرگان و متخصصان مجرب صورت گرفته و تصمیمسازی در آن با نهایت دقت انجام شود. تلاش ما بر این بوده تا ضمن استفاده از تجارب افراد با سابقه، دانش و انرژی نسل جوان را نیز به سازوکار تصمیمسازی این بخش تزریق کنیم. البته زیرساختهای تعاملی بین حاکمیت و این بخش نیز باید شکل گیرد تا بتوان به عملکرد مناسب این بخش امید داشت.
اهداف این سازمان را میتوان در تلاش برای حفظ منافع ملی (مرتبط با صنعت غذا)، حفظ منافع مصرفکنندگان، توسعه فرهنگ گرایش به خود اتکایی در تولید محصولات این صنعت، افزایش ضریب امنیت ملی غذا، نظارت بر کیفیت و بهداشت محصولات غذایی، تامین آسان و پایدار محصولات غذایی برای مردم کشور، بهبود خدمات غذایی، همچنین تعامل با سازمان استاندارد ملی و وزارتخانههای بهداشت برای بهبود کلی وضعیت این صنعت اشاره کرد. تاکید میکنم تحقق این اهداف در گرو تعریف مناسب کانالهای ارتباطی این نهاد با ارگانهای دولتی و برخورد منطقی آنها با مسائل و مشکلات انجمنهای مختلف است. کانون تمامی دغدغهها و مشکلات بخشهای مختلف صنعت غذا را رصد کرده، اطلاعات را فرآوری میکند، اما مرحله مهم در این فرآیند، نحوه تدوین آن در قوانین است که نیازمند سیاستگذاری مناسب دولت است.
تعامل این نهاد با سازمان های فعال در زمینه صادرات چگونه است؟
اعضای کانون صنایع غذایی ایران نقش مهمی در توسعه صادرات محصولات مختلف غذایی دارند. کارشناسان ما حضوری مداوم در اتاق بازرگانی تهران و ایران داشته و تقریبا در هر دو تشکل بزرگ یعنی صنعت کشاورزی و صنعت غذا نقشی هدایتگر و تعیینکننده دارند.
نقش صنعت غذا در سیستم اقتصادی کشور چیست؟ چرا این صنعت باید در اولویتهای توسعهای کشور قرار گیرد؟
باید توجه داشت محصولات غذایی از جمله تولیدات استراتژیک در سیستم اقتصادی هر کشور بهشمار میرود. در تمامی اقتصادهای دنیا به صنایع غذایی به واسطه نقشی که در تامین سلامت مردم بهعنوان یک کالای اساسی در سبد مصرفی آنها دارد، توجه ویژهای میشود. قدمت صد ساله سندیکای صنایع غذایی در اقتصاد کشور، نیز بهخوبی موید این مطلب است. اگر به هزینههای درمانی برای انواع بیماریهای گوارشی توجه کرده باشید میتوانید اهمیت این موضوع را بهصورت عمیق درک کنید. یک نسل سالم نیازمند تغذیه مناسب و با کیفیت است. امروزه اثبات شده سرمایه انسانی مهمترین منبع در توسعه اقتصادی کشورهاست و بالطبع سلامت این سرمایه از مجرای تولید محصولات با کیفیت غذایی میگذرد.
بهنظر میرسد با توجه به اهمیت این صنعت، مسوولیت تصمیمسازان در این عرصه نقشی کلیدی در زندگی مردم دارد نظر شما چیست؟
پرواضح است فعالان این حوزه باید بهشدت نسبت به تصمیمات خود مسوولیتپذیر باشند. نگرش در این زمینه باید دچار تغییر اساسی شود. برای مثال شما صنعت خودرو را در نظر بگیرید بارها مسوولان و ارگانهای مختلف از رویههای غیراستاندارد در تولید محصولات تورشدار این صنعت اظهار نگرانی کردهاند، اما تلخی کوتاهی در این عرصه زمانی مشخص میشود که هزاران نفر در جادهها جان خود را به واسطه محصولاتی که ناگزیر به استفاده از آن هستند از دست میدهند. کانون بهصورت جدی در تلاش است تا مانع از رخ دادن چنین حوادثی در صنعت غذایی کشور شود. دائما مسائل را رصد میکنیم و به مسئولان اخطار میدهیم که نباید در این عرصه کوچکترین کوتاهی صورت گیرد. کوتاهی در این زمینه بهمثابه در معرض خطر قرار دادن میلیونها هموطن است. با صراحت بگویم، این صنعت باید جایگاه انسانهای متعهد، با شرف و مسئولیتپذیر نسبت به مردم باشد.
چگونه میتوان سازوکاری طراحی کرد که تولیدکنندگان به سمت تولید محصولات با کیفیت روند؟
از مهمترین اصول اقتصادی که موجب افزایش بهرهوری و بهبود کیفیت میشود، رقابت در بازار آزاد است. هر چه رقابت بین تولیدکنندگان بیشتر شود تلاش برای بالا بردن کیفیت، پایین آوردن قیمت و سازگاری با شرایط بازار بیشتر میشود. از بدترین تصمیماتی که در بازار بسیار حساس محصولات غذایی اتخاذ شده، سیاست تثبیت قیمت است. بهنظر میرسد حاکمیت دید منطقی نسبت به ماهیت این بازار ندارد. اگر قیمت محصولات غذایی توانایی حرکت با هزینهها و شرایط بازار را نداشته باشد، فساد و انحراف در سیستم غذایی رسوخ میکند. تولیدکنندگان ناگزیرند در شرایطی که قیمت محصولاتشان توانایی حرکت ندارد، به هر طریقی هزینههای خود را کاهش دهند، خواه از کانال کاهش کیفیت.
صنعت نان را در نظر بگیرید. وقتی قیمت در مکانی ثابت نگه داشته میشود، دیگر رقابت سالم چندان معنایی ندارد شما با هر نوع فعالیتی میتوانید در قیمت تعیین شده محصولتان را بهفروش برسانید. وقتی طی چهارسال، قیمت نان ثابت میماند و دستمزد کارگر افزایش مییابد نانواییها چارهای جز کاهش کیفیت خود برای فروش در قیمت تعیین شده ندارند. این سازوکاری است که انگیزههای تولیدی را منحرف میکند، نانوا به نان جوش شیرین میزند و نمود آن در مصرف بالای قرص رانیتیدین آشکار میشود!. اگر مشکلات گوارش و روده امروزه در کشور شیوع پیدا کرده، قانونگذاران باید احساس گناه کنند. زندگی میلیونها نفر در گرو تصمیمات آنها است.
حال سازوکاری را در نظر بگیرید که قیمت در بازار آزاد تعیین شود. در کوتاه مدت ممکن است قیمت بالا رود، اما رفتهرفته رقابت سالم در رویههای تولیدی بهصورت بهرهوری بالا و کیفیت بهتر محصولات غذایی نفوذ میکند. پس از مدتی از دل رقابت سالم بازار، محصولات با کیفیت در قیمت مناسب روانه سفره مردم میشود. بدون شک سیاست تثبیت قیمت حاصلی جز انحراف در رفتار تولیدکنندگان محصولات مختلف غذایی نخواهد داشت.
صنایع غذایی ایران چه جایگاهی در منطقه دارد؟
این صنعت را باید از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. بازار داخلی ما تقاضایی ۸۰ میلیونی برای انواع محصولات دارد. حدود ۴۰۰ میلیون نفر نیز در بازارهای اطراف میتوانند مقصدی برای محصولات ما باشند. در تولید برخی محصولات پتانسیل بسیار بالایی داریم که باید به فکر اتخاذ سیاستهای مناسب در مورد آن باشیم. اگر ما ۹۰ درصد زعفران دنیا را تولید میکنیم نباید پیاز زعفران را به دیگر کشورها بفروشیم این یعنی بالا بردن درجه آسیبپذیری منبعی که در آن مزیت رقابتی مطلق داریم. در صنعت خشکبار دنیا سرآمد هستیم. دویست هزار تن پسته در سال تولید میکنیم که همین توان باعث شده سال گذشته دوباره جایگاه نخست خود را از آمریکا بازپس بگیریم. در تولید مرکبات سرآمد هستیم، در تولید ماکارونی، پاستا، محصولات لبنی و بسیاری محصولات دیگر بهگونهای عمل کردیم که همحرکت با روندهای جهانی بهخوبی توانستهایم نیاز داخل را پاسخگو باشیم. اما معضلات بسیاری نیز داریم که توان حرکتی این صنعت را کاهش داده است از جمله ناکارآمدی صنایع ایران در بخش زراعی.
در مورد وضعیت صنعت کشاورزی و تعامل آن با صنایع تبدیلی توضیح دهید.
حیات صنایع تبدیلی در گرو منابع آب و خاک است. هرچه میزان بهرهوری از این منابع بیشتر باشد کارآمدی صنایع تبدیلی نیز بیشتر خواهد بود. بهبیان ساده در چهارچوب اقتصادی، باید اذعان کرد حرکت با ثبات این صنعت در گرو توسعه پایدار کشاورزی است، اما متاسفانه سیاستها در این زمینه بسیار تورشدار بوده است. بهطوری که امروزه شاهد از بین رفتن این منابع ارزشمند در حجم وسیع، و میزان قابل توجه ضایعات محصولات کشاورزی هستیم. منابع و محصولاتی که اگر بهدرستی در زنجیره صنایع تبدیلی قرار بگیرند آبستن افزایش تولید ملی، اشتغال جوانان، و بهبود معیشت و سلامت مردم خواهند بود.
نگرش دولت نسبت به منابع آب و خاک، همچنین محصولات بخش کشاورزی چگونه بوده است؟
همانطور که مستحضر هستید از جمله معضلات اصلی کشور در حال حاضر و در آیندهای نزدیک مشکل خشکسالی است. عدم استفاده درست از منابع آب، منابع خاکی را نیز از بین میبرد. در دوران دولت هفتم و هشتم سرمایهگذاریهای مناسبی برای استفاده بهینه از منابع آبی انجام شد که متاسفانه در دولتهای بعدی نه تنها بهدست فراموشی سپرده شد، بلکه سیاستهایی کاملا متناقض اجرایی شد. حفر چاههای غیرمجاز و احداث سدهایی که بدون توجه به آثار مخرب آن بر توزیع آب سایر مناطق انجام شد، منابع ارزشمند آب کشور را تا حد زیادی هدر داد. تصور میکنم اگر ما همان روند دولت یادشده را تا ۱۵ سال بعد ادامه داده بودیم امروزه نهتنها منابع آبی مناسبی داشتیم بلکه بهپشتوانه آن صنایع تبدیلی نیز ظرفیت بالاتری برای خود فراهم میکرد. در میان معضلات اقتصادی فعلی، مسئله آب نباید بهدست فراموشی سپرده شود، این موضوع مهمی است که باید در اولویتهای اصلی سیاستهای دولت در بخش کشاورزی و صنایع غذایی قرار بگیرد.
صنایع غذایی ایران چه میزان از پتانسیل خود را در تولید محصولات غذایی بهکار گرفته است؟
این آمار در مورد بخشهای مختلف این صنعت متفاوت است. مثلا در تولید آرد ۶۰ درصد، یا در تولید روغن ۷۰ درصد، در صنعت شکر با ۴۰ درصد، پاستا ۷۰ درصد، لبنیات ۶۵ درصد آب معدنی ۶۰ درصد، کنسرو ۶۰-۷۰ درصد از توان واقعی این صنعت به مرحله تولید رسیدهاند. میتوان با اتخاذ سیاستهای مناسب ظرفیتهای خالی را با تولید و اشتغال بیشتر که امری مقدس است پر کرد.
آینده این صنعت چگونه به سمت شکوفایی، حرکت میکند؟ راهکار ایجاد جریانهای سرمایهگذاری در آن چیست؟
نخست آنکه همانطور که شرح آن رفت، بدون شک، نظام این بازار باید از زندان تثبیت قیمت خارج شده و بهسمت رقابت سالم و کیفیتمحور حرکت کند. نظامی که در نهایت فروش محصولات در قیمت حقیقی و متناسب با قدرت خرید مردم را در پی خواهد داشت. دولت باید به وظیفه خود در نظام بازار آزاد، یعنی نظارت منطقی و مبتنی بر اسلوب، مبادرت کند، دخالت دولت در نظام قیمت یعنی انحراف رفتار تولید و هرز منابع. اگر بخواهم به یک الگوی جهانی در این زمینه اشاره کنم، سازوکار حاکم در کشور آلمان یک نمونه مناسب است که هدف آن حرکت به سمت رضایت مشتری، و تطبیق عرضه محصولات در جهت تامین این هدف است. دولت باید برندهای معتبر که همگی از رضایت مشتریان از کیفیت نشات میگیرد را شناسایی و با تسهیلات ارزان قیمت هدفگیری کند تا شاهد توسعه این صنعت باشیم.
در بحث توسعه صادرات و جذب سرمایهگذاری خارجی باید اعتراف کرد که روابط بینالمللی ما در این حوزه کارایی مناسبی ندارد. باید انعطاف لازم برای تطبیق قوانین خود با کشورهای تجاری طرف مقابل داشته باشیم. حتی روسیه و عراق که کشورهای مناسبی برای حضور محصولات ما در بازارهای خود هستند به واسطه ضعف در این حوزه مقصد کالاهای ایرانی در حجم وسیع نیستند. قوانین بانکی ما نیاز به تغییر ساختار دارند، باید از روندهای جهانی پیروی کنیم تا سرمایهگذاران با امنیت خاطر وارد بازار محصولات غذایی کشور شوند. نباید در اتخاذ تصمیمات بینالمللی و قوانین تجاری دنیا سختگیرانه برخورد کنیم. هر فاصلهای که بین ما با روابط تجاری دنیا ایجاد میشود بخشی از ظرفیت کسب درآمد مردم و جوانان از بین میرود. امید داریم دولت و مجلس در زمینه توافقات مالی و پیوستن به قوانین جهانی در این زمینه نگرشی روشنفکرانه داشته باشند.