بازار سهام در ایران به نرخ ارز وابسته است و شرکت های بزرگ و فعال در بورس بیشتر صادرکننده محصولات پتروشیمی، پایه نفتی و کالاهای اند که نرخ ارز بر درآمد و سود آن تاثیر مستقیم و آشکار دارد.
چند رخداد همزمان بازار ارز، طلا و سهام را در ماه های گذشته تحت تاثیر قرار داده است. ریشه افزایش نرخ ارز در یک ماه گذشته را باید در کاهش نرخ سود بانکی از شهریور ماه، کاهش میزان صادرات ایران، کاهش قیمت نفت در ماه های گذشته و در نهایت خروج مرحله به مرحله کالاهای وارداتی از تخصیص ارز مبادله ای و رجوع آن ها به بازار آزاد و تامین ارز جست. دولت هم از سوی دیگر با اجرای سیاست هایی تلاش می کند که نرخ ارز با سرعت بیشتری واقعی شود. طبیعی است اقداماتی که اثر افزایشی بر نرخ ارز دارد، به طور معمول به دلیل تمایل به در پیش گرفتن رفتارهای سودگرانه در بازارهای موازی، بر دیگر بازارها هم به گرانی دامن بزند.
این طرز تفکر و نوع رفتار اقتصادی یک رفتار ریشه دار در اقتصاد ایران است. چندین دهه است که گرفتار رفتارهای سوداگرانه هستیم که به دلیل کم بودن عمق تولید در ایران و عدم سرمایه گذاری های بلند مدت در کشور و فقدان سازوکارها و شرایط لازم برای جذب سرمایه ادامه پیدا کرده است. مجال سوداگری در اقتصاد به ایجاد حباب و گرانی دامن زده است و هرجا که فرصتی باشد، آن را به وضوح می بینیم اما تجربه نشان داده است که اگر دولت یا به اصطلاح بهتر بانک مرکزی در زمان به اوج رسیدن این رفتارهای هیجانی در بازار عقب بکشد، رفتارهای سوداگرانه با شدت بیشتری دنبال می شود. دولت تاکنون در مورد ارز مسیر درستی را طی کرده است و باید در همین مسیر حرکت کند.
و اما در بازار طلا، بخشی از گرانی به قیمت جهانی طلا وابسته است. از سوی دیگر کاهش نرخ سود و افزایش نرخ ارز روی بازار سهام اثر گذاشته است. بازار سهام در ایران به نرخ ارز وابسته است و شرکت های بزرگ و فعال در بورس بیشتر صادرکننده محصولات پتروشیمی، پایه نفتی و کالاهای اند که نرخ ارز بر درآمد و سود آن تاثیر مستقیم و آشکار دارد. زمانی که فعالان بازار سرمایه حدس بزنند که سودآوری سهام در سال های آینده تقویت می شود، اشتیاق بیشتری به معامله آن نشان داده و با افزایش تقاضا بازار سهام رشد می کند.
رونقی که در بازار سرمایه ایجاد شده امیدوارکننده است و اگر رخداد سیاسی فضای اقتصادی ایران را ملتهب نکند، امید به ادامه این روند تقویت می شود.